نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان سنايي
در
ميان غرور و وهم و خيال
بسته ديو بسته گير مباش
«من » و «سلوي » چو هست اندر تيه
در
نياز پياز و سير مباش
چون زفر درس و ترس با هم خوان
ورنه بيهوده
در
زفير مباش
در
ره دين چو بو حنيفه ز علم
چون چراغي بجز منير مباش
با تو
در
گورتست علم و عمل
منکر «منکر» و «نکير» مباش
همه دل باش و آگهي نياز
بي خبر بر
در
خبير مباش
اي سنايي تو بر نظاره خلق
در
سخن فرد و بي نظير مباش
در
هواي صفا چو بوتيمار
دردت ار هست گو صفير مباش
خود نقيريست کل عالم و تو
در
نقار از پي نقير مباش
در
ميان نيکوان زهره طبع ماهروي
چون شکوفه روي بودي چون شکافه زن مباش
يوسفت محتاج شلواريست اي يعقوب چشم
با ضريري خو کن و
در
بند پيراهن مباش
سوي آن کو بخيل تر
در
عصر
زر پختست نقره خامش
هست يک رنگ نزد من
در
عشق
ديده توسن و لب رامش
زان که
در
راه عشق گاه به گاه
دوست دارم جفا و دشنامش
اينهم از شعبده و بوالعجبي اوست که هست
در
عقيقين صدفش سي و دو دانه گهرش
چون گه گريه بدو
در
نگرم گويي هست
صدهزاران اختر ازين ديده روان بر قمرش
سيرت مرد نگر
در
گذر از صورت و ريش
کان گيا کش بنگارند نچينند برش
در
گرمابه پر از صورت زيباست وليک
قوت ناطقه بايد که بگويد صورش
هم
در
آن روز برون آمد با چندان لام
که بنشناختم از کارگه شوشترش
باد چندانش بقا تا چو پسر
در
بر او
همچو لقمان شود از عمر نبيره پسرش
لعل
در
دست تست خوش مي باش
سنگ اگر نيست خاک بر سنگ
بره بسيار
در
آويختي از چنگ و کنون
دشمن شاه درآويز چو مسلوخ از چنگ
چون حمايل به زر اندر کنف افگني راست
همچو پيلي که کند گردن
در
کام نهنگ
آب و قدر شعرا نزد تو ز آنست بزرگ
که نخوردستي
در
خردي نان بشتالنگ
بس کنيد آخر محال اي جملگي اصحاب مال
در
مکان آتش زنيد اي طايفه ارباب حال
صفحه قبل
1
...
2422
2423
2424
2425
2426
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن