نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان خواجوي کرماني
سماع انس مي خواهي بيا
در
حلقه جمعي
که
در
پايت سرافشانند اگر دستي برفشاني
چو خواجو بسته ئي دل
در
کمند زلف مهرويان
از آنروز
در
دلت جمعست مجموع پريشاني
خاموش که تا
در
دهن خلق نيفتي
در
ملک فصاحت چو زبان کام نراني
چو مه
در
بقلطاق گلريز چرخي
چو خورشيد
در
قرطه آسماني
دل ياغي باغيم باغ و دائم
تو
در
باغ باني و
در
باغباني
تو
در
کار و
در
کار خواجو نبيني
تو بر خوان و هرگز بخوانم نخواني
خواهي که
در
جهان بزني کوس خسروي
در
باز ملک کسري و مهر نگار جوي
اي ماه شب نقاب تو
در
اوج دلبري
و آهوي شير گير تو
در
عين روبهي
در
خرمن خورشيد زند آه من آتش
زان
در
تو نگيرد که نداري رخ کاهي
آهوانند
در
آن غمزه شير افکن تو
گر چه
در
چشم تو ممکن نبود آهوئي
نرگسش
در
طاق ابرو خفته است
مست
در
محراب هرگز ديده ئي
دوش پيري يافتم
در
گوشه ميخانه ئي
در
کشيده از شراب نيستي پيمانه ئي
رباعيات خيام
انگار که هرچه هست
در
عالم نيست
پندار که هرچه نيست
در
عالم هست
امروز بهانه اي
در
انداخته اند
فردا همه آن بود که
در
ساخته اند
در
ده تو بکاسه مي از آن پيش که ما
در
کارگه کوزه گران کوزه شويم
رفتم که
در
اين منزل بيداد بدن
در
دست نخواهد بر خنگ از باد بدن
گاويست
در
آسمان و نامش پروين
يک گاو دگر نهفته
در
زير زمين
در
سايه گل نشين که بسيار اين گل
در
خاک فرو ريزد و ما خاک شده
در
کارگه کوزه گري کردم راي
در
پايه چرخ ديدم استاد بپاي
ديوان رودکي
درست و راست کناد اين مثل خداي ورا
اگر ببست يکي
در
، هزار
در
بگشاد
بسا نگار، که حيران بدي بدو
در
، چشم
به روي او
در
، چشمم هميشه حيران بود
همي بکشتي تا
در
عدو نماند شجاع
همي بدادي تا
در
ولي نماند فقير
باشد که
در
وصال تو بينند روي دوست
تو نيز
در
ميانه ايشان نه اي، ببين
تقصير نکرد خواجه
در
ناواجب
من
در
واجب چگونه تقصير کنم؟
چون جشه فشاني، اي پسر،
در
کويم
خاک قدمت چو مشک
در
ديده زنم
صفحه قبل
1
...
239
240
241
242
243
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن