نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان سنايي
ما ز انتظار مرديم از عشق تو وليکن
در
حجره غريبان تو خود درون نيايي
ني ني اگر نديدي رويت چگونه گفتي
در
نظمهاي عالي وصف ترا سنايي
در
فرقت تو عمر عزيزم به سر آمد
بر آرزوي آنکه تو روزي به من آيي
دانم که خلل نايد
در
حشمت او را
گر عاشق او باشد بيچاره گدايي
پيش تو همي گردم
در
خون دو ديده
مي بيني و مي پرسي اي خواجه کجايي
با خوي تو
در
کوي تو از ديده روانيست
کس را بگذشتن ز سر حد گدايي
گلشن گلخن شود چون به ستيزه کنند
در
يک خانه دو تن دعوي کدبانويي
روبه بازي مکن
در
صف عشاق از آنک
زشت بود پيش گرگ شير کند آهويي
لولو حسن ترا
در
ستد و داد عشق
به ز سنايي مباد خود بر تو لولويي
اگر عاشقي کفر و ايمان يکي دان
که
در
عقل رعناست اين تندخويي
يقين دان که تو او نباشي وليکن
چو تو
در
ميانه نباشي تو اويي
در
حجره مهجوران چون کلبه زنبوران
هم نيش کشيدستي هم نوش نهادستي
در
غارت بي باران چون عادت عياران
هم چشم گشادستي هم گوش نهادستي
از جزع تو اقليمي
در
شور و تو از شوخي
لعل شکرافشان را خاموش نهادستي
تا مسند کفر اندر اسلام نهادستي
در
کام دلم زهري ناکام نهادستي
زلف تو نيارامد يکساعت و دلها را
در
حلقه مشکينش آرام نهادستي
در
عالم حسن خود بي منت گردوني
هم صبح نمودستي هم شام نهادستي
در
مجلس طنازي بر دست گرانجانان
از بهر سبکباري صد جام نهادستي
اگر
در
کوي قلاشي مرا يکبار بارستي
مرا بر دل درين عالم همه دشخوار خوارستي
اگر
در
پارسايي خود مرا او را دوستارستي
سنايي را به ماه نو نسيم نوبهارستي
هرانکو
در
دلست او را کنون اندر کنارستي
دلش همواره شادستي و کارش چون نگارستي
دلا تا چون سنايي
در
ره دين
طريق زهد و استغفار داري
ياري که نسوزد نه بسازد ز لب او
شايستي اگر
در
دل بيمار منستي
گر هيچ قبولم کندي سايه آن
در
خورشيد کنون سايه ديوار منستي
عاشق بيچاره يي بي پرسشست آخر تنم
در
حق بيمار خود تيمار ازين به داشتي
صفحه قبل
1
...
2404
2405
2406
2407
2408
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن