167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

ديوان سنايي

  • گر نتوانيد گفت مذهب شيران نر
    در صف آزادگان عيب مگس کم کنيد
  • بيهوده چه شينيد اگر مرد مصافيد
    خيزيد همي گرد در دوست طوافيد
  • اين درد عشق راست که در پاي نيکوان
    هر ساعت ار بخواهد جانها کند نثار
  • تا در کف اندوه بماندست دل من
    زين محنت و اندوه بر آزارم آزار
  • در کعبه تيمار اگر چند مقيمم
    اي يار چنان دان که به خمارم خمار
  • از نشاط آنکه دايم در سرم مستي بود
    عمرهاي خوش بگذرانم بر اميد غمگسار
  • چون بنفشه خفته ام در خدمتت
    پس مدارم چون بنفشه سوگوار
  • چون نخوردم باده وصلت چو گل
    همچو نرگس پس مدارم در خمار
  • حوضها کن گلبنان را از عرق
    تا چو نيلوفر در او گيرم قرار
  • در جهان عشق ازين رمز و حکايت هيچ نيست
    کاين مزخرف پيکران گويند بر سرهاي دار
  • لاف گويان اناالله را ببين در عشق خويش
    بر بساط عشق بنهاده جبين اختيار
  • در همه عالم نديدم لذتي
    خوشتر و شيرين تر از گفتار يار
  • زان قبل امروز مشک آلود گشت
    خانه و بام و در و ديوار يار
  • شد دلم مسکين من در غم نژند
    من ندانم پيش ازين هنجار يار
  • جلاب خرد باشد هر گه که تو در مجلس
    از شرم برآميزي شکر به گلاب اندر
  • عجب نيست گر ما قوي دل شديم
    که اين خاصيت هست در نيشکر
  • که از روي نسبت نيايد نکو
    پدر پرده دار و پسر پرده در
  • کاشکي يک دم گذارندي مرا
    در صف اهل خرابات اي پسر
  • کيست در عالم که بيند مر ترا
    کش بجا ماند دل و هوش اي پسر
  • باز در دام بلاي تو فتاديم اي پسر
    بر سر کويت خروشان ايستاديم اي پسر
  • من ترا ام حلقه در گوش اي پسر
    پيش خود ميدار و مفروش اي پسر
  • دير زي در شادکامي کز اثرهاي لطيف
    مونس عقلي و جان را غمگساري اي پسر
  • هر زمان آيي به تير انداختن
    هم کمان در دست و هم تير اي پسر
  • زان که چشم بد بدان عارض رسد
    زود در ده بانگ تکبير اي پسر
  • پاي بفشارد سنايي در غمت
    تا به دست آيي به تدبير اي پسر