نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان سنايي
تا
در
مکان امني خر پشته زن فرود آي
چون وقت کوچ آمد نايي دميد بايد
اي شکر شگرفي
در
گفتگوي معني
گر لب شفات آرد آخر بديد بايد
چه کردي بستدي آن دل کز آن دل
مرا
در
عشق صد خروار بايد
همه خون کرد بايد
در
دل خويش
هر آنکس را که چون تو يار بايد
تا رقم عاشقي
در
دلم آمد پديد
عاشقي از جان من نبست آدم بريد
از سنايي زارتر
در
عشق کيست
يا چو تو دلبر به زيبايي که ديد
خميده چو حلقه کرد قد من
و آنگاه مرا چو حلقه بر
در
زد
در
صومعه پاي کوفت از مستي
ابدال ز عشق دست بر سر زد
در
حسرت آن عنبر و ديباي نو آيين
فرياد ز بزاز و ز عطار برآمد
هر که
در
کوي خرابات مرا بار دهد
به کمال و کرمش جان من اقرار دهد
بار
در
کوي خرابات مرا هيچ کسي
ندهد ور دهد آن يار وفادار دهد
اي خوشا کوي خرابات که پيوسته
در
او
مر مرا دوست همي وعده ديدار دهد
در
خرابات نبيني که ز مستي همه سال
راهب دير ترا کشتي و زنار دهد
آنکه چون باشد هشيار به فرزند عزيز
در
مي سيم به صد زاري دشخوار دهد
آنکه بيرون خرابات به قطمير و نقير
چون
در
آيد به خرابات به قنطار دهد
هر که
در
عاشقي تمام بود
پخته خوانش اگر چه خام بود
چه خبر دارد از حلاوت عشق
هر که
در
بند ننگ و نام بود
در
ره عاشقي طمع داري
که ترا کار بر نظام بود
هر که
در
بند خويشتن نبود
وثن خويش را شمن نبود
در
خرابات هر که مرد از خويش
تن او را ز من کفن نبود
در
منزل نخستين مردم ز نام و ننگ
از روزگار مذهب و آيين جدا شود
در
کوي آدمي نتوان جست راه دين
کاندر نسب عقيده مردم دو تا شود
صحرا مشو که عيب نهانست
در
جهان
ور عيب غيب گردد عاشق فنا شود
اي جمع مسلمانان پيران و جوانان
در
شهر شما کس را خود مزد نبايد
نيست جز از نيستي سيرت آزادگان
در
ره آزادگان صحو و درس کم کنيد
صفحه قبل
1
...
2393
2394
2395
2396
2397
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن