نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان خواجوي کرماني
در
آن زمان که اميد بقا خيال بود
خيال روي توام
در
خيال خواهد بود
غنچه
در
مهد زمرد
در
تبسم بود و باز
بلبل شب خيز کارش ناله شبگير بود
چنگ
در
زنجير زلفش چون زدم ديوانه وار
زير هر مويش دلي ديوانه
در
زنجير بود
من
در
نياز بودم و اصحاب
در
نماز
ليکن نياز من همه عين نماز بود
کس
در
جهان نبود مگر يار من وليک
گرد جهان بگشتم و او
در
جهان نبود
در
چنين وقت که مرغان همه
در
پروازند
بي پر و بال اسير قفسي نتوان بود
دل
در
پي او فتاد و او را
خود
در
دل تنگ من وطن بود
مشنو که چو
در
گوشه محراب کنم روي
چشمم همه
در
گوشه ابروي تو نبود
راستي را
در
سپاهان خوش بود آواز رود
در
ميان باغ کاران يا کنار زنده رود
بي فروغ رخ زيباي تو
در
زلف سياه
در
شب تيره مرا پرتو مهتاب چه سود
من اگر
در
نظر خلق نيايم سهلست
مست کي
در
نظر مردم هشيار آيد
ما دگر
در
دهن خلق فتاديم وليک
چاره نبود زر اگر
در
دهن گاز آيد
در
آرزوي کنار تو از ميان بروم
گهي که وصف ميان تو
در
ميان آيد
شدم خيالي و
در
هر طرف که مي نگرم
بجز خيال توام
در
نظر نمي آيد
معبانئي که
در
آن صورت دلافروزست
ز من مپرس که آن
در
بيان نمي آيد
نمي رود سخني
در
ميان او خواجو
که از فضول کمر
در
ميان نمي آيد
رخ تو
در
شکن زلف پرشکن ديدم
اگر چه
در
شب تار آفتاب نتوان ديد
هيچ نقصان نرسد
در
شرف و قدر شما
در
چنين محنت و خواري اگرم ياد کنيد
سوخت
در
باديه از حسرت آبي خواجو
زان جگر سوخته
در
بيت حرم ياد کنيد
گنجينه حسنيد که
در
عقل نگنجيد
يا چشمه جانيد که
در
چشم نيائيد
حديث جعدش ار
در
روز نتوان
مسلسل
در
شب تاري بگوئيد
بيا که حلقه نشينان بزمگاه الست
زدند بر
در
دل حلقه
در
خمار
هر گه که
در
برابر خواجو گذر کني
صد بار باز
در
دل تنگش کني گذر
نافه را از کمند تو دل
در
گره
لعل را از عقيق تو خون
در
جگر
ايکه هر لحظه
در
خاطرم بگذري
يک زمان از سر خون ما
در
گذر
صفحه قبل
1
...
234
235
236
237
238
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن