نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
فراقنامه ساوجي
چراغ من از دولتت
در
گرفت
مرا لطفت از خاک ره بر گرفت
چو لطف تو
در
چاهم افتاده ديد
شدم دستگير و مرا بر کشيد
منم همچو پروانه شيداي تو
سر مردنم هست
در
پاي تو
که چون خاک سازند بستر مرا
تو باشي
در
آن حال بر سر مرا
رخ شمع مجلس پر از تاب شد
در
آن تاب چشمش پر از آب شد
گهر ريخت از جزع و
در
از عميق
به آواز گفت اي سروشت رفيق
منم بنده شاه تا زنده ام
به سر
در
رکاب تو تا زنده ام
چنين بي وفا از چه خواني مرا؟
بجور از
در
خود، چه راني مرا؟
چو
در
زندگاني جفا مي برم
من اين زندگاني کجا مي برم؟
چو آزاد سروي پر از باد سر
روان گشت و از مجلس آمد به
در
روان رفت و آورد پا
در
رکاب
دلي پر ز تاب و سري پر عتاب
گهش سايه مي ماند باز از رکاب
گهي
در
پيش قطره مي زد سحاب
ز آن رو که بر تخت او پشت کرد
چه بنشست
در
وجه او غير گرد
وصال آورد رخنه
در
کار عشق
جدائي کند گرم بازار عشق
ازين سوي شبگير چون شاه چين
در
آورد خنگ فلک را به زين
يکي گفت کآن روشنائي چشم
شب تيره شد
در
سياهي به خشم
نمي داد
در
پيش خود راه ني
همي ريخت بر خاک ره خون مي
گهي دست کردي چو زلفش دراز
که چون گيسويش
در
برآرد به ناز
در
آخر مرا خوار بگذاشتي
دل از من به يکباره برداشتي
سخندان مجرم بريدي گزيد
که با باد
در
چابکي مي پريد
بريد سخندان زمين بوسه داد
روان گشت و افتاد
در
پيش باد
سواد حروفش پر از نور بود
بياضش پر از
در
منثور بود
شکن برشکن همچو زلف بتان
که
در
هر شکن داشت صد دل نهان
ز پولاد چين ساختش خانه اي
در
آن خانه بنهاد هر دانه اي
فراخ است روزي و روي زمين
چه باشم
در
اين خانه آهنين؟
صفحه قبل
1
...
2355
2356
2357
2358
2359
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن