نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان سلمان ساوجي
وقت است که سلطان سراپرده انجم
در
مملکت حسن زند سکه بنامش
آنکه
در
خون دل من مي رود
من چو چشم خويشتن مي دارمش
روي
در
پاي تو مي مالم مرنج
گر به روي سخت مي آزارمش
چون تحمل مي کند تن صحبت پيراهنش
چون کند افتاده است آن اين زمان
در
گردنش؟
در
خرابات مغان دلق مرقع نخرند
برو اي خواجه برو دلق مرقع بفروش
آتش شوق رخت جرعه صفت سلمان را
آبرو ريخته بر خاک
در
باده فروش
هر که به صبح ازل، جامي ازين مي کشيد
در
عرصاتش کشند، روز قيامت به هوش
کسي نتافت ازو سر چو زلفش از بن گوش
سياه روي درآمد فتاد و
در
پايش
عجب آنست که
در
بزم رياحين گل را
زير شمشاد نشانند و تو بر بالايش
در
پي باد صبا چند رود سرگردان
دل ببوي شکن طره عنبر سايش
در
شب تيره زلفت دل سلمان گم شد
شمعي از چهره برافروز و رهي بنمايش
خسروا بنده به بوسيدن خاک
در
تو
چون سکندر به لب چشمه حيوان مشتاق
سواد زلف توام خواهد آمدن
در
چشم
که بوي عنبر تو مي دهد نسيم شمال
به غير صورت او هر چه آيدم
در
دل
به جان دوست که باشد تصور باطل
قتيل تيغ تو خواهيم گشت تا
در
حشر
بدين بهانه بگيريم دامن قاتل
گل به صد ناز ارچه پروردست چون خوبان ولي
عاقبت
در
خاک ريزد نازنين اندام گل
زاهدان خشک را
در
مجمع رندان چه کار؟
خلوت خاص است و اينجا برنتابد بار عام
تا مهر ماه چهره تو
در
دلم نشست
از مهر و ماه مهر بکلي بريده ام
بازا که
در
غم تو به بازار عاشقان
جان را بداده و غم عشقت خريده ام
در
نامه چو من شرح فراق تو نويسم
خون گريد و فرياد کند خامه ز دستم
پيش ازان کز لب و دندان تو يابم کامي
چون زبان
در
دهن خلق خدا افتادم
بود با باد صبا بوي تو بر بوي تو من
در
پي قافله باد صبا افتادم
تو چو گل
در
تتق غنچه و من چون بلبل
گرد خرگاه تو فريادکنان مي گردم
عقل را ديدم سبک سر، يافتم جان را گران
سرو را بگذاشتم
در
کوي جانان آمدم
خيال طاق ابروي تو
در
محراب مي بينم
وگرنه من مشتي خاک هرگز سر فرو نارم
صفحه قبل
1
...
2332
2333
2334
2335
2336
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن