نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ديوان خواجوي کرماني
عکس رخ تو
در
شکن طره سياه
از نور شمع
در
شب ديجور خوشترست
در
خنده آن عقيق شکرريز خوشترست
در
حلقه آن کمند دلاويز خوشترست
عاقبت بيني که کارش
در
هوا گردد بلند
ذره سرگشته کو
در
مهرورزي ماهرست
در
هوايت زورقي برخشک مي رانم وليک
جانم از طوفان غم
در
قعر بحري زاخرست
گرچه چين پيوسته
در
ابروي مشکينت خطاست
در
خم زلف تو هر چين زنگباري ديگرست
ايکه مي گوئي مرا با ماهرويان سرخوشيست
پاي
در
نه گر حديث خنجرت
در
سر خوشست
در
شب زلف تو مهتابي خوشست
در
لب لعل تو جلايي خوشست
بيش ازين بي همدمي
در
خانه نتوانم نشست
بر اميد گنج
در
ويرانه نتوانم نشست
در
چنين دامي که نتوان داشت اوميد خلاص
روز و شب
در
آرزوي دانه نتوانم نشست
اگر
در
دفتري وقتي بيابي
قلم
در
نام خواجو کش که ننگست
دوش پيري ز خرابات برون آمد مست
دست
در
دست جوانان و صراحي
در
دست
هرکه کرد از
در
ميخانه گشادي حاصل
چون تواند دل سودا زده
در
تقوي بست
دو پيکر عقربش را زهره
در
برج
کمانکش جادوش را تير
در
شست
زين پس من و ميخانه که
در
مذهب عشاق
خاک
در
خمخانه به از خانه خانست
در
جام عقيقين فکن اي لعبت ساقي
لعلي که ازو خون جگر
در
دل کانست
در
موي ميانت سخني نيست که خود نيست
ليکن سخن ار هست
در
آن پسته دهانست
پنداشت که ما را غم جانست وليکن
ما
در
غم آنيم که او
در
غم آنست
پيش لؤلؤي سرشکم ز حيا آب شود
در
ناسفته که
در
جوف صدف مکنونست
در
ابر سيه شعشه بدر منيرست
يا
در
شکن کاکل او نور جبينست
تا ديده ديده است رخ دلرباي او
دل
در
بلاي ديده و جان
در
بلاي اوست
در
هر زبان که مي شنوم گفتگوي ماست
در
هر طرف که مي شنوم ماجراي اوست
گر بجان قانع شود
در
پايش افشانم روان
کانچه
در
دستست حالي نيم جاني بيش نيست
در
چمن نيست ببالاي بلندت سروي
راستي
در
قد زيباي تو پيداست که نيست
در
حقيقت نيست
در
پيمان درست
هر که او با ساغر و پيمانه نيست
ابر نيسان باغ را
در
لؤلؤي لالا گرفت
باد بستان دشت را
در
عنبر سارا گرفت
صفحه قبل
1
...
231
232
233
234
235
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن