نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان سلمان ساوجي
کرد زر مغربي
در
آستين بهرنثار
آيد از مشرق برت هر روز صبح راستين
جز دهانت هيچ نايد
در
ضمير خرده دان
جز لبت نقشي نبندد ديده باريک بين
روي پنهان مي کند
در
قلب عقرب آفتاب
چره ات چون مي شود پيدا ززلف عنبرين
نيستي آگه که چشمم
در
تمناي لبت
خاک کويت را به خون لعل مي سازد عجين
مشک
در
سوداي چين زلفت از آهوبريد
خود بدين سودا بريد ايام ناف مشک چين
آسمان لطفي ندارد ورنه کي
در
دور او
خارکش بودي گل نازک مزاج نازنين
کرده راسخ حيله گرگين و زور پيل تن
در
مزاج روبه و طبع پلنگ خويش بين
گفت مشتي گر زند صدسال بر ديوار سر
در
نيفتد کاهي از ديوار اين حصن حصين
آسمان مزدور کار اوست زان زين آستين
مي رود هر شب درستي مغربي
در
آستان
پادشاها بنده از بهر نثار آورده است
دامني
در
بردرت وانگه چه درهاي ثمين
مثال نرگس رعنا بعينه گويي
که
در
چمن به تماشاي لاله و نسرين
نگر به لاله و نرگس کلاه زر
در
سر
چنين روند لطيفان به باغ روز چنين
ازان گذشت که
در
روزگار احسانت
براي رزق کسي خون خورد به غير چنين
زبان سوسن آزاده
در
حديث آيد
اگر کند به ثناي تو اين سخن تلقين
شد وجودي نازنين، صافي تر از آب حيات
در
ميان خاک ريزان، «طيب الله ثراه »
در
ميان خاک پنهان چون تواند ديدنش
آنکه نتوانست ديدن کرد مشکين گرد ماه؟
از لطافت بود چون جان بلکه نازکتر زجان
نازنين جاني که بودش
در
همه دل جايگاه
اي دريغ آن سرو باغ کامراني کآسمان
کرد
در
طفلي چو گل پيراهن عمرش قباه!
منت ايزد را که ذات خسرو گيتي پناه
در
پناه صحت است، از فيبض الطاف اله
سربرآب چشمه تيغت برآرد عاقبت
گرچه
در
گرداب گردون مي کند خصمت شناه
تانپندارت کسي کز تب تنت
در
تاب شد
تابدين علت به ذاتت هيچ نقصان يافت راه
گر نبودندي دولالا عنبر و کافور نام
روز و شب را خود نبودي
در
سرايت جايگاه
تا نبيند ماه رويت را زعزت آفتاب
مي کشد هر ماه نيلي آتشين
در
چشم ماه
خاک درگاهت به صد ميل زر سرخ آفتاب
روشنايي راکشد
در
ديده هر روزي بگاه
تو را چهي است معلق زچشمه خورشيد
فتاده خال سياهت چو سايه
در
بن چاه
صفحه قبل
1
...
2317
2318
2319
2320
2321
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن