167906 مورد در 0.09 ثانیه یافت شد.

ديوان سلمان ساوجي

  • خيري که خلاص تو در آن است خلوص است
    باقي همه اجزاي تو قيدند و حبايل
  • بر دوش هر آنکس که طرازي زهنر نيست
    آن بين و مزن دست در اذيال زوايل
  • در راندن سايل چه جوابت بود آخر
    آن روز که باشد زتو رزاق تو سايل
  • صفر تخت زر سلطان فلک بردارد
    لاجرم در فلکش نام برآيد به حمل
  • ابر هر بيضه کافور که در کوه نهاد
    کند آن بيضه کافور سراسر صندل
  • جوشن موج چرا باد کند در تن آب؟
    مغفر لاله چرا ابرنهد بر سر تل
  • در هواي چمن باغ علي رغم غراب
    شاخ گلها زده اند از پر طاوس کلل
  • خورده زنبور عسل فضله رشح قلمت
    لاجرم نص شفا آمده در شأن عسل
  • لطفت ار در دهن روح نباتي آبي
    بچکاند بچکد آب نبات از حنظل
  • تاز تصريف زمان هر سر سالي در باغ
    گل مضاعف شود و نرگس اجوف معتل
  • بر سر کوچه خمار به شهر شوال
    خانه اي گير که بستند در شهر صيام
  • اي سر زلف تو را در شکن حلقه دام
    از هوا طاير روح آمده باطوق حمام!
  • همه خواهند دوا از تو، و من خواهم درد
    دانه جويند بدين در، همه مرغان مادام
  • آنکه بر عزم طواف در او مي بندد
    هفت اجرام سپهر از پي طاعت احرام
  • آفتابي که چو در رزم زنددست به تيغ
    از ميان، پيکر مريخ برآرد چو حسام
  • اي زيمن اثر طالع فرخنده تو
    پنج نوبت زده در هفت ولايت بهرام!
  • در وجود ار نگرد خشمت ازين پس نبود
    آسمان را حرکت جرم زمين را آرام
  • جام احسان تو چون خنده زند در مجلس
    گه کند ناله و گه گريه زدستت نمام
  • نوايي که در وي سخن هست و نيست
    نواي ني و چنگ مالا کلام
  • زهي چتر دور تو را سايه دار
    همه روزه خورشيد در اهتمام
  • هماي است چترت که مي پرورند
    روان در ظلال جلالش عظام
  • بي نبات لب تو آب خضر بوده مضر
    بي هواي در تو بيت حرم گشته حرام
  • آفتابي و چنان گرد تو دل ذره صفت
    در طواف است که يک ذره ندارد آرام
  • حاجيا در پي مقصود قدم فرسودي!
    خنک آنان که به گامي برسيدند به کام
  • دولت حاج نيابد مگر آنکس که به صدق
    بندد احرام در کعبه حاجات انام