نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان سلمان ساوجي
زله بندست مگر غنچه و گرنيست چرا؟
در
مرقع زر خود ساخته پنهان باشد؟
بنده خسرو ايران ملک ملک و فلک
در
سراپرده فرمانده توران باشد
از دهان و لبت آيد همه
در
دندان سنگ
خاتمي را که نگين، لعل بدخشان باشد
در
مقامي که دهان تو درآيد به سخن
سخن اندر دهن پسته خندان باشد
در
محلي که جمال تو درآيد به نظر
نظر اندر رخ خورشيد درخشان باشد
آن کريمي تو که
در
ديده انسانيت
صورت ذات تو باشد اگر انسان باشد
کرد سر
در
سر رمح تو بدانيش ازان
رمح برجان بدانديش تو لرزان باشد
اصل ياقوت مدان غير معقد خوني
که زرشک کرمت
در
جگرکان باشد
در
جهان کوکبه حادثه منزل نکند
تا درين مرحله تيغ تو جهانبان باشد
باد سرسبز و برومند، بحدي که زقدر
شرق و غربش همه
در
سايه اغصان باشد
ماه و روز تو مبارک همه تا
در
شب عيد
ماه نو، ماهچه رايت ايمان باشد
چنگ
در
دامن گلزار زدن چون سنبل
نتواند، مگر آن کس که نوايي دارد
سرو
در
دامن جو پاي کشيدست دراز
راستي خرم و آراسته جايي دارد
هرچه
در
دايره مرکز خاک است کنون
تا به مدفون لحد، نشو و نمايي دارد
سرو
در
خدمت شاهست، چو سلمان همه روز
دست برداشته آهنگ و دعايي دارد
وانکه با نسبت آوازه او
در
عالم
صيت شاهان جهان حکم صدايي دارد
قطره اي چند آب شور تيزکان
در
خورد نيست
تشنه شوريده نزد آب حيوان مي برد
در
بيضا با بناگوشش معارض مي شود
آن سمن رخسار دست از دربه دندان مي برد
در
زمانش بره بر دعوي خون مادران
گرگ را بگرفته گردن پيش چوپان مي برد
بي نور جمال تو نظر پرده نشين شد
بر مردم و بر خويش
در
ديده فراکرد
وين چشم رمد ديده من سرمه اقبال
از خاک
در
خسرو جمشيد لقا کرد
چندان دم دل سوختگان داد بدان بوي
ايام که خون
در
جگر مشک خطا کرد
بختم از باديه
در
کعبه عليا آورد
بازم اقبال بدين حضرت اعلا آورد
در
محاق ارچه مه طالع من بود به قوص
آفتابش نظري کرد و به جوزا آورد
ملجأمن
در
شاه است و لله الحمد
که مرا بخت بدين ملجاء و مأوا آورد
صفحه قبل
1
...
2304
2305
2306
2307
2308
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن