نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
گلستان سعدي
بسيچ سخن گفتن آنگاه کن
که داني که
در
کار گيرد سخن
در
آن آتش نداري طاقت سوز
بصبر آبي برين آتش زن امروز
به چشم خويش ديدم
در
بيابان
که آهسته سبق برد از شتابان
چون نداري کمال فضل آن به
که زبان
در
دهان نگه داري
حکيمي گفتش اي نادان چه کوشي
در
اين سودا بترس از لوم لايم
توان شناخت بيکروز
در
شمايل مرد
که تا کجاش رسيده است پايگاه علوم
جنگ و زورآوري مکن با مست
پيش سرپنجه،
در
بغل نه دست
ضعيفي که با قوي دلاوري کند يار دشمنست
در
هلاک خويش
کند هرآينه غيبت حسود کوته دست
که
در
مقابله گنگش بود زبان مقال
سنگ
در
دست و مار، سر بر سنگ
خيره رائي بود قياس و درنگ
جوهر اگر
در
خلاب افتد همان نفيس است و غبار اگر بفلک رسد همان ...
در
خرمي بر سرائي ببند
که بانگ زن از وي برآيد بلند
عابد که نه از بهر خدا گوشه نشيند
بيچاره
در
آئينه تاريک چه بيند؟
اندک اندک بهم شود بسيار
دانه دانه است غله
در
انبار
کان به نابينائي از راه اوفتاد
وين دو چشمش بود و
در
چاه اوفتاد
... صديق عليه السلام
در
خشک سال مصر سير نخوردي تا گرسنگان را فراموش ...
آنکه
در
راحت و تنعم زيست
او چه داند که حال گرسنه چيست؟
ايکه بر مرکب تا زنده سواري هشدار
که خر خارکش مسکين
در
آب و گلست
ور روي
در
دهان شير و پلنگ
نخوردندت مگر بروز اجل
هرکرا جاه و دولتست و بدان
خاطر خسته
در
نخواهد يافت
الا تا نخواهي بلا بر حسود
که آن بخت برگشته خود
در
بلاست
چه حاجت که با وي کني دشمني
که او را چنان دشمني
در
قفاست
پيش درويشان بود خونت مباح
گر نباشد
در
ميان مالت سبيل
دوستي با پيلبانان يا مکن
يا طلب کن خانه اي
در
خورد پيل
هر که
در
پيش سخن ديگران افتد تا مايه فضلش بدانند پايه جهلش ...
صفحه قبل
1
...
2294
2295
2296
2297
2298
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن