نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
بوستان سعدي
همه سنگها پاس دار اي پسر
که لعل از ميانش نباشد به
در
در
اوباش، پاکان شوريده رنگ
همان جاي تاريک و لعلند و سنگ
بدرد چو گل جامه از دست خار
که خون
در
دل افتاده خندد چو نار
غم جمله خور
در
هواي يکي
مراعات صد کن براي يکي
در
معرفت بر کساني است باز
که درهاست بر روي ايشان فراز
بسا تلخ عيشان و تلخي چشان
که آيند
در
حله دامن کشان
ببوسي گرت عقل و تدبير هست
ملک زاده را
در
نواخانه دست
ز خاکش بر آورد و بر باد داد
شنيدم که سنگي
در
آن جا نهاد
نهاده پدر چنگ
در
ناي خويش
پسر چنگي و نايي آورده پيش
چو
در
زندگاني بدي با عيال
گرت مرگ خواهند، از ايشان منال
تگاپوي ترکان و غوغاي عام
تماشا کنان بر
در
و کوي و بام
پياده بسر تا
در
بارگاه
دويدند و بر تخت ديدند شاه
برآورد پير دلاور زبان
که اي حلقه
در
گوش حکمت جهان
يکي تخم
در
خاک ازان مي نهد
که روز فرو ماندگي بر دهد
عدو را نبيني
در
اين بقعه پاي
که بوبکر سعدست کشور خداي
کس از کس به دور تو باري نبرد
گلي
در
چمن جور خاري نبرد
يکي شخص از اين جمله
در
سايه اي
به گردن بر از خلد پيرايه اي
رزي داشتم بر
در
خانه، گفت
به سايه درش نيکمردي بخفت
در
آن وقت نوميدي آن مرد راست
گناهم ز دادار داور بخواست
بگفتيم
در
باب احسان بسي
وليکن نه شرط است با هرکسي
جهان سوز را کشته بهتر چراغ
يکي به
در
آتش که خلقي به داغ
زن بي خرد بر
در
و بام و کوي
همي کرد فرياد و مي گفت شوي:
ني نيزه
در
حلقه کارزار
بقيمت تر از نيشکر صد هزار
ببند اي پسر دجله
در
آب کاست
که سودي ندارد چو سيلاب خاست
چو گرگ خبيث آمدت
در
کمند
بکش ورنه دل بر کن از گوسفند
صفحه قبل
1
...
2266
2267
2268
2269
2270
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن