نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
بوستان سعدي
چو دست از همه حيلتي
در
گسست
حلال است بردن به شمشير دست
که گروي ببندد
در
کارزار
تو را قدر و هيبت شود يک، هزار
ور او پاي جنگ آورد
در
رکاب
نخواهد به حشر از تو داور حساب
چو دشمن به عجز اندر آمد ز
در
نبايد که پرخاش جويي دگر
در
آرند بنياد رويين ز پاي
جوانان به نيروي و پيران به راي
بينديش
در
قلب هيجا مفر
چه داني کران را که باشد ظفر؟
اگر بر کناري به رفتن بکوش
وگر
در
ميان لبس دشمن بپوش
وگر خود هزاري و دشمن دويست
چو شب شد
در
اقليم دشمن مايست
بسي
در
قفاي هزيمت مران
نبايد که دور افتي از ياوران
چه مردي کند
در
صف کارزار
که دستش تهي باشد و کار، زار؟
سپه را مکن پيشرو جز کسي
که
در
جنگها بوده باشد بسي
چو پرورده باشد پسر
در
شکار
نترسد چو پيش آيدش کارزار
به گرمابه پرورده و خيش و ناز
برنجد چو بيند
در
جنگ باز
سواري که بنمود
در
جنگ پشت
نه خود را که نام آوران را بکشت
شجاعت نيايد مگر زان دو يار
که افتند
در
حلقه کارزار
نه مردي است دشمن
در
اسباب جنگ
تو مدهوش ساقي و آواز چنگ
نگويم ز جنگ بد انديش ترس
در
آوازه صلح از او بيش ترس
به خيمه درون مرد شمشير زن
برهنه نخسبد چو
در
خانه زن
دل مرد ميدان نهاني بجوي
که باشد که
در
پايت افتد چو گوي
که افتد کز اين نيمه هم سروري
بماند گرفتار
در
چنبري
بد انديش را لفظ شيرين مبين
که ممکن بود زهر
در
انگبين
سپاهي که عاصي شود
در
امير
ورا تا تواني بخدمت مگير
که بندي چو دندان به خون
در
برد
ز حلقوم بيدادگر خون خورد
که گر باز کوبد
در
کار زار
بر آرند عام از دماغش دمار
وگر شهريان را رساني گزند
در
شهر بر روي دشمن مبند
صفحه قبل
1
...
2262
2263
2264
2265
2266
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن