نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
مواعظ سعدي
نگفتمت که چو زنبور زشتخوي مباش
که چون پرت نبود پاي
در
سرت مالند
نشان آخر عهد و زوال ملک ويست
که
در
مصالح بيچارگان نظر نکند
آنکه
در
حضرت بيچون تو قربي دارد
گر جهاني به هم آيد به بعيدش نکنند
وآنکه
در
نامه او خامه بدبختي تست
گر همه خلق بکوشند سعيدش نکنند
امير ما عسل از دست خلق مي نخورد
که زهر
در
قدح انگبين تواند بود
عجب که
در
عسل از زهر مي کند پرهيز
حذر نمي کند از تير آه زهرآلود
به تازيانه مرگ از سرش به
در
کردند
که سلطنت به سر تازيانه مي فرمود
متکلف به نغمه
در
قرآن
حق بيازرد و خلق را بربود
اگر ملازم خاک
در
کسي باشي
چو آستانه نديم خسيت بايد بود
چون مگس
در
سراي گرد آمد
خوان نبايد نهاد تا برود
هر که ناخوانده آيد از
در
قوم
نيک باشد که ناشتا برود
تيز
در
ريش کاروانسالار
گر بدان ده رود که خر خواهد
به لطف و خوي تو
در
بوستان موجودات
شکوفه اي نشکفت و شمامه اي ندميد
ناگهان بانگ
در
سراي افتد
که فلان را محل وعده رسيد
سراي دام همايست نيک بختان را
بود که
در
همه عمرت يکي به دام آيد
نه آدميست که
در
خرمي و مجموعي
به خستگان پراکنده بر نبخشايد
رزق طاير نهاده
در
پر و بال
تا به هر طعمه اي فرو آيد
اي غره به رحمت خداوند
در
رحمت او کسي چه گويد
بندگان را ز حد به
در
منواز
اين سخن سهل تستري گويد
بود
در
خاطرم که يک چندي
گرچه هستم به اصل و دانش حر
به خرد با فرشته هم پهلو
سخن نظم، نظم دانه
در
آب کز سرگذشت
در
جيحون
چه بدستي، چه نيزه اي، چه هزار
دل منه بر جهان که دور بقا
مي رود همچو سيل سر
در
زير
وز لطافت که هست
در
طاووس
کودکان مي کنند بال و پرش
هر بهشتي که
در
جهان خداست
دوزخي کرده اند بر گذرش
صفحه قبل
1
...
2250
2251
2252
2253
2254
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن