167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

ديوان خاقاني

  • در ختني روي تو حجله زنگي عروس
    در يمني جزع تو حجره هندي صنم
  • عم پدري ها نمود در حق مختار حق
    کرده مختار بين در حق فرزند عم
  • در عجم از داد توست بيشه رياض النعيم
    در عرب از ياد توست شوره حياض النعم
  • داو کمالت تمام با قمران در قمار
    حصن بقايت فزون از هرمان در هرم
  • در گرد رکاب او همي دو
    در گرد عنان او همي چم
  • در قالب آدم اميدم
    اي هم دم روح، روح در دم
  • در طاق صفه تو چو بستم نطاق خدمت
    جز در رواق هفت فلک منظري ندارم
  • ز بيم فلک در ملک مي پناهم
    ز ترس تبر در گيا مي گريزم
  • چو هستي است مقصد در او نيست گردم
    که از خود همه در فنا مي گريزم
  • شوم نيست در سايه هست مطلق
    که در نيستي مطلقا مي گريزم
  • خور در تب و صرع دار يابم
    مه در دق و ناتوان ببينم
  • در مدينه قدس مريم يافتم
    در حظيره انس حوا ديده ام
  • کعبه را باشد کبوتر در حرم
    در حرم شهباز بيضا ديده ام
  • آري به داغ و دردسرانند نامزد
    اينک پلنگ در برص و شير در جذام
  • خنده در لب گوئي اهلي داشتي
    گريه در بر گويم آري داشتم
  • گه با چهار پير زبان کرده در دهن
    گه با دو طفل در دهن افکنده ريسمان
  • چون کوزه فقاعي ز افسردگان عصر
    در سينه جوش حسرت و در حلق ريسمان
  • تا کي در چشم عقل خار مغيلان زدن
    تا کي در راه نفس باغ ارم ساختن
  • در ممزج باشم و ممزوج کوثر خاطرم
    در معرج غلطم و معراج رضوان جاي من
  • در مسجدند و ساخته چون مهد کودکان
    هم آب خانه در وي و هم جاي خوابشان
  • سوده و بوده شمار اشهب ميمونش را
    سوده قضا در رکاب، بوده قدر در عنان
  • شايد اگر در حرم سگ ندهد آب دست
    زيبد اگر در ارم بز نبود ميوه چين
  • کي رسد آلوده اي بر در پاکان که حق
    بست در آسمان بر رخ ديو لعين
  • سنگ در اجزاي کان زرد شد آنگاه لعل
    نطفه در ارحام خلق مضغه شد آنگه جنين
  • در لب تو هست ز کوثر اثر
    در دل خاقاني از آتش نشان