167906 مورد در 0.29 ثانیه یافت شد.

مواعظ سعدي

  • قرعه همت برآمد آيت رحمت
    يار درآمد ز در به طالع مسعود
  • راوي روشندل از عبارت سعدي
    ريخته در بزم شاه لؤلؤي منضود
  • صوفي از صومعه گو خيمه بزن بر گلزار
    که نه وقتست که در خانه بخفتي بيکار
  • کوه و دريا و درختان همه در تسبيح اند
    نه همه مستمعي فهم کنند اين اسرار
  • وقت آنست که داماد گل از حجله غيب
    به در آيد که درختان همه کردند نثار
  • باد گيسوي درختان چمن شانه کند
    بوي نسرين و قرنفل بدمد در اقطار
  • حشو انجير چو حلواگر استاد که او
    حب خشخاش کند در عسل شهد به کار
  • نااميد از در لطف تو کجا شايد رفت؟
    تاب قهر تو نياريم خدايا زنهار
  • حبذا عمر گرانمايه که در لغو برفت
    يارب از هر چه خطا رفت هزار استغفار
  • نه در جهان گل رويي و سبزه زنخيست
    درختها همه سبزند و بوستان گلزار
  • چو ماکيان به در خانه چند بيني جور؟
    چرا سفر نکني چون کبوتر طيار
  • به خد اطلس اگر وقتي التفات کني
    به قدر کن که نه اطلس کمست در بازار
  • خنک کسي که به شب در کنار گيرد دوست
    چنانکه شرط وصالست و بامداد کنار
  • مثال گردن آزادگان و چنبر عشق
    همان مثال پياده ست در کمند سوار
  • شبي دراز درين فکر تا سحر همه شب
    نشسته بودم و با نفس خويش در پيکار
  • حقوق صحبتم آويخت دست در دامن
    که حسن عهد فراموش کردي از غدار
  • هرآنکه مهر يکي در دلش قرار گرفت
    روا بود که تحمل کند جفاي هزار
  • به آفتاب نماند مگر به يک معني
    که در تأمل او خيره مي شود ابصار
  • نظر در آينه روي عالم افروزش
    مثال صيقل از آيينه مي برد زنگار
  • به مشک سوده محلول در عرق ماند
    که بر خرير نويسد کسي به خط غبار
  • چو در محاورت آيد دهان شيرينش
    کجا شدند تماشا کنان شيرين کار
  • هميشه در دل من هرکس آمدي و شدي
    تو برگذشتي و نگذشت بعد از آن ديار
  • اگر در سخن اينجا که هست دربندم
    هنوز باز نکرديم دوري از طومار
  • چه کعبه در همه آفاق نقطه اي بايد
    که اهل فضل طوافش کنند چون پرگار
  • به سوق صيرفيان در، حکيم آن را به
    که بر محک نزند سيم ناتمام عيار