نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان سعدي
در
مي چکد ز منطق سعدي به جاي شعر
گر سيم داشتي بنوشتي به زر سخن
دانندش اهل فضل که مسکين غريق بود
هر گه که
در
سفينه ببينند ترسخن
چه خوش بود دو دلارام دست
در
گردن
به هم نشستن و حلواي آشتي خوردن
اگر سري برود بي گناه
در
پايي
به خرده اي ز بزرگان نشايد آزردن
به تازيانه گرفتم که بي دلي بزني
کجا تواند رفتن کمند
در
گردن
دست با سرو روان چون نرسد
در
گردن
چاره اي نيست بجز ديدن و حسرت خوردن
خم دو زلف تو بر لاله حلقه
در
حلقه
به سنگ خاره درآموخت عشق ورزيدن
کساد نرخ شکر
در
جهان پديد آيد
دهان چو بازگشايي به وقت خنديدن
به جاي خشک بمانند سروهاي چمن
چو قامت تو ببينند
در
خراميدن
با وجود رخ و بالاي تو کوته نظريست
در
گلستان شدن و سرو خرامان ديدن
برخيز و
در
سراي دربند
بنشين و قباي بسته وا کن
سعدي چو حريف ناگزيرست
تن درده و چشم
در
قضا کن
جاي پرهيزست
در
کوي شکرريزان گذشت
يا به ترک دل بگو يا چشم وا روزن مکن
بسوخت مجنون
در
عشق صورت ليلي
عجب که ليلي را دل نسوخت بر مجنون
همين تغير بيرون دليل عشق بسست
که
در
حديث نمي گنجد اشتياق درون
بکش تا عيب گيرانم نگويند
نمي آيد ملخ
در
چشم شاهين
بامدادش بين که چشم از خواب نوشين برکند
گر نديدي سحر بابل
در
نگارستان چين
کمال حسن وجودت ز هر که پرسيدم
جواب داد که
در
غايت کمالست اين
اي چشم تو دلفريب و جادو
در
چشم تو خيره چشم آهو
در
چشم مني و غايب از چشم
زان چشم همي کنم به هر سو
همه جان خواهد از عشاق مشتاق
ندارد سنگ کوچک
در
ترازو
نفس را بوي خوش چندين نباشد
مگر
در
جيب دارد ناف آهو
عجب گر
در
چمن برپاي خيزد
که پيشش سرو ننشيند به زانو
سر
در
جهان نهادمي از دست او وليک
از شهر او چگونه رود شهربند او
چشمم بدوخت از همه عالم به اتفاق
تا جز
در
او نظر نکند مستمند او
صفحه قبل
1
...
2217
2218
2219
2220
2221
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن