نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
شاهنامه فردوسي
ببوديم يک چند
در
جنگ سست
در
آشتي او گشاد از نخست
يکي نامه بنوشت نزد پدر
همه ياد کرد آنچ بد
در
به
در
به فرزند با کودکي
در
نهان
درفشي مکن خويشتن
در
جهان
همه ساله
در
جوشن کين بود
شب و روز
در
جنگ بر زين بود
که هر کس که
در
شاهي او داد داد
شود
در
دو گيتي ز کردار شاد
بدژ
در
شد و
در
ببستند زود
شد آن نامور شير جنگي فرود
زمين را ببوسيد
در
پيش شاه
نکرد ايچ خسرو بدو
در
نگاه
يکي بانگ برزد به بيژن که رو
که
در
کار تندي و
در
جنگ نو
نه
در
سرش مغز و نه
در
تنش رگ
چه طوس فرومايه پيشم چه سگ
چو بازور
در
کوه شد
در
زمان
برآمد يکي برف و باد دمان
تو
در
قلب با کاوياني درفش
همي دار
در
چنگ تيغ بنفش
چنين است رسم سراي فريب
گهي
در
فراز و گهي
در
نشيب
ز ترکان بپرسيد کين دار چيست
در
شاه را از
در
دار کيست
کنون ديده پرخون و دل پر ز درد
ازين
در
بدان
در
دوان گردگرد
دهد پادشاهي کرا
در
خورست
کسي کز
در
خلعت و افسرست
که
در
بزم گيتي بدو روشنست
برزم اندرون کوه
در
جوشنست
يکي را همه رفتن اندر نهيب
گهي
در
فراز و گهي
در
نشيب
تو
در
جنگ باشي سپه
در
گريز
مکن با تن خويش چندين ستيز
در
ايوان که
در
دژ برآورده بود
يکي راه زير زمين کرده بود
همي گفت هر موبدي
در
نهفت
کزين سان همي
در
جهان کس نگفت
همه از
در
پادشاهي و گاه
همه از
در
گنج و گاه و کلاه
يکي
در
سه ماه و يکي
در
دو ماه
گر ايدون خورش تنگ باشد به راه
سپهبد بفرمود تا مشگ آب
بريزند
در
آب و
در
ماهتاب
کسي را که دختر بود آبکش
پسر
در
غم و باب
در
خواب خوش
بيامد پدر را به بر
در
گرفت
پدر ماند از کار او
در
شگفت
صفحه قبل
1
...
216
217
218
219
220
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن