نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان خواجوي کرماني
در
نرگس عاشق کش ميگون نظري کن
تا بنگري از هر طرفي مست و خرابي
عصا تا
در
کفت ثعبان نگردد
ز چوبي معجز موسي نيابي
ساکن ديري و از کعبه نشان مي پرسي
در
خرابات مغاني و خدا مي طلبي
خيز خواجو که
در
اين گوشه نوا نتوان يافت
بسپاهان رو اگر زانکه نوا مي طلبي
در
باغ چون بالاي تو سروي نديدم راستي
بنشين که آشوب از جهان برخاست چون برخاستي
اي ساعد سيمين تو خون دل ما ريخته
گر دعوي قتلم کني داري گوا
در
آستي
بر چينيان آشفته هندوي تو از شوريدگي
در
جادوان پيوسته ابروي تو از ناراستي
قدح
در
ده که چشم مست خوبان
قد اتضحت لنا اي اتضاح
هر چند بي هدايت واصل نمي توان شد
در
عشق سالکانرا جز عشق نيست هادي
کنون که قامت من
در
پي تو شد چو کمان
دل مرا هدف ناوک بلا کردي
چرا چو گيسوي مشکين خويشتن
در
تاب
شدي و پيرهن صبر من قبا کردي
ز ديده رفتي و از دل نمي روي بيرون
در
آن خرابه ندانم چگونه جا کردي
گفتمش
در
شکرت چند بحسرت نگرم
گفت درخويش نگه کن که بچشمش خردي
گفتمش
در
تو نظر کردم و دل بسپردم
گفت آخر نه مرا ديدي و جان پروردي
چو آيمت که ببينم مرا ز کوي براني
چو خواهمت که
در
آيم درم بروي ببندي
بجان گر دسترس بودي اسير قيد محنت را
روان
در
پاي شبرنگش فشاندن يکنفس بودي
گلندامي طلب خواجو که
در
خلوتگه رامين
اگر هرگز نبودي گل جمال ويس بس بودي
پاي سرو از قد رعناي تو
در
گل مي رفت
خاصه آنوقت که برطرف گلستان بودي
همچو پروانه دلم سوخته عشق تو بود
زانکه
در
تيره شبم شمع شبستان بودي
در
هواي تو چو بلبل زدمي نعره شوق
که بگلزار لطافت گل خندان بودي
گر آن مه
در
نظر بودي چه بودي
ورش بر ما گذر بودي چه بودي
اگر چون آن پري پيکر
در
آفاق
پري روي دگر بودي چه بودي
روانم
در
شب هجران بفرسود
گر آنشب را سحر بودي چه بودي
اي شمع چگل دوش
در
ايوان که بودي
وي سرو روان دي بگلستان که بودي
وي آيت رحمت که کست شرح نداند
کي بود نزول تو و
در
شان که بودي
صفحه قبل
1
...
2166
2167
2168
2169
2170
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن