نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ديوان خواجوي کرماني
هر کرا عقل درين راه مربي باشد
لاجرم
در
حرم عشق نباشد بارش
سر زلف تو ندانم چه سيه کاري کرد
که بدينگونه تو
در
پاي فکندي کارش
در
آنزمان که شود شخص ناتوانم خاک
کند عظام رميمم هواي خاک درش
سرو سهي که
در
چمن آزاديش کنند
آزاد کرده قد همچون صنوبرش
خطي ز مشک سوده
در
اثبات دلبري
وجهي نوشته بر ورق روي چون خورش
زانرو که زلف سرزده سر بر خطش نهاد
معلوم مي شود که چه سوداست
در
سرش
بدري که
در
شکن شود از باد کاکلش
سروي که بر سمن فتد از مشک چنبرش
تابي فکنده بر قمر از زلف تابدار
شوري فتاده
در
شکر از تنک شکرش
طوطي شکر شکن شده
در
باغ عارضش
زاغ آشيانه ساخته بر شاخ عرعرش
گر چه تنگست دلم چون دهن خندانش
دل فراخست
در
آن سنبل سرگردانش
برو اي خواجه مرا چند ملامت گوئي
هر که
در
بحر بميرد چه غم از بارانش
هدف ناوک او سينه من مي بايد
تا بجاي مژه
در
ديده کشم پيکانش
هر که را دست دهد طلعت يوسف
در
چاه
خوشتر از مملکت مصر بود زندانش
در
ره عشق مسلمان نتوان گفت او را
که به کفر سر زلفت نبود ايمانش
زورمندي که گرفتار نشد
در
همه عمر
چه خبر باشد از احوال گرفتارانش
خفته
در
خوابگه اطلس ديبا با دوست
نبود آگهي از ديده بيدارانش
تا شد از نرگس ميگون تو خواجو سرمست
خوابگه نيست برون از
در
خمارانش
اگر چه پسته دهان
در
جهان بسند وليکن
بخنده نمکين پسته کم بود چو دهانش
بلبل نبود
در
چمنش برگ و نوائي
چون گلبن خندان ببرد باد خزانش
نقاش چو
در
نقش دلاراي تو بيند
واله شود و خامه درافتد ز بنانش
هرکه
در
چين سر زلف بتان آويزد
آستين پر شود از نافه مشک ختنش
دهن تنگ ورا وصف نمي آرم کرد
زانکه دانم که نگنجد سخني
در
دهنش
بسکه
در
چنگ فراق تو چو ني مي نالم
هيچکس نيست که يکبار بگويد مزنش
از
در
خيمه برون آمد و ساغر پر کرد
کاين بروي من مه روي پريچهره بنوش
خفته چون چشم تو
در
هرطرفي بيماري
وانگه از قند تو درحسرت جلابي خوش
صفحه قبل
1
...
2147
2148
2149
2150
2151
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن