نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
مجموعه آثار عطار
سه علامت
در
منافق ظاهر است
زان سبب مقهور قهر قاهر است
مؤمنان را کم رعايت مي کند
هم امانت
در
خيانت مي کند
با منافق هرکه هم ره مي شود
منزل او
در
ته چه مي شود
بر حذر باش اي تقي از يار بد
تا نيندازد ترا
در
کار بد
از حلال پاک کم گيرند کام
تا نيفتد اهل تقوي
در
حرام
اهل حکمت را نمي آيد صواب
در
ميان آفتاب و سايه خواب
شب
در
آيينه نظر کردن خطااست
روز اگر بيني تو روي خود رواست
دست را کم نه تو
در
زير زنخ
نزد اهل حال سرد آمد چو يخ
تا فزايد قدر وجاهت را خدا
روز و شب مي باش دايم
در
دعا
تا شود عمرت زياده
در
جهان
رو نکوئي کن تو با خلق جهان
تا نکاهد روزيت
در
روزگار
معصيت کم کن به عالم زينهار
هرکه رو
در
فسق و عصيان مي کند
ايزد اندر رزق او کم مي کند
کم شود روزي ز گفتار دروغ
در
سخن کذاب را نبود فروغ
هرکه
در
شب خواب عريان مي کند
از نصيب خويش نقصان مي کند
در
جنابت بد بود خوردن طعام
ناپسند است اين به نزد خاص وعام
گر به هر چوبي کني دندان خلال
بي نوا گردي و افتي
در
وبال
هرگز اندر آستان
در
مشين
کم شود روزي ز کردار چنين
در
خلا گرچه طهارت مي کني
وقت خود را دان که غارت مي کني
تکيه کم کن نيز بر پهلوي
در
باش دائم از چنين خصلت بدر
تا شوي
در
روزگار از صابران
رو مکن از ديدن سخني گران
حرمتت
در
خدمت آرام دلست
هر که خدمت کرد مرد مقبل است
گر نگردي اي پسر گرد خلاف
آنگهي زيبد تورا
در
صبر لاف
گر همي خواهي فرج راانتظار
در
بلا نبود بصبرت هيچ کار
هر که راباشد سه خصلت
در
سرشت
باشد آن کس بي شک ازاهل بهشت
شکر
در
نعما و صبر اندر بلا
مي دهد آيينه دل را جلا
معصيت را هرکه پي
در
پي کند
ايزدش از اهل جنت کي کند
مگذران
در
خورد و خواب ايام را
زنده دار از ذکر صبح و شام را
گر دهي يکباره شهوت را طلاق
آن زمان گردي تو
در
تفريد طاق
هرکه او با صالحان هم دم شود
در
حريم خاص حق محرم شود
از شريعت گر نهي بيرون قدم
در
ضلالت افتي و رنج و الم
حق طلب از راه باطل دور باش
در
سخا و مردمي مشهور باش
در
ره شيطان منه گام اي اخي
تا نگردي خوار و بدنام اي اخي
هرکه
در
راه حقيقت سالک است
روز وشب خائف زقهر مالک است
چون شود گريان يتيمي ناگهان
عرش حق
در
جنبش آيد آن زمان
آنکه خنداند يتيم خسته را
باز يابد جنت
در
بسته را
در
جواني دار پيران را عزيز
تا عزيز ديگران باشي تو نيز
چيست مردي اي پسر نيکو بدان
اولا ترسيدن از حق
در
نهان
اي پسر
در
صحبت مردان درآي
تا نظر يابي تواز فضل خداي
گرچه باشد بي نوا
در
زير دلق
خويش را منعم نمايد پيش خلق
چون دل پر دارد و دست تهي
مي نمايد
در
تراز و فربهي
در
بلا ياري مخواه از هيچ کس
زآنکه نبود جز خدا فريادرس
با فقيران هرکه همدم مي شود
در
سراي خلد محرم مي شود
جاي گريه است اين جهان
در
وي مخند
چشم عبرت برگشا و لب به بند
نفس بد را
در
گنه ياري مده
عمر بر باد از تبه کاري مده
در
ره فسق و هوا مرکب متاز
خويشتن را سخره شيطان مساز
چون سفر
در
پيش داري زادگير
عمر خود را سربسر بربادگير
آتشي
در
پيش داري اي فقير
هيچ خوفت نيست از نار سعير
عقبه
در
راهست و بارت بس گران
نگذرد بارت بسعي ديگران
اي برادر باش
در
فرمان حق
تا بيابي جنت و رضوان حق
گردن از حکم خداي خود متاب
تا نماني روز محشر
در
عذاب
صفحه قبل
1
...
2108
2109
2110
2111
2112
...
3359
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن