167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

مجموعه آثار عطار

  • تا شوي پيش از همه در روزگار
    دست بر نان و نمک بگشاده دار
  • تا تو باشي در زمانه دادگر
    زير دستان را نکو دار اي پسر
  • هر که در پند خود آمد استوار
    پند او را ديگران بندند کار
  • هر چه باشد در شريعت ناپسند
    گرد او هرگز مگرد اي هوشمند
  • هست بي شک رستگاري در سه چيز
    با تو گويم يار گيرش اي عزيز
  • سر مکن در پيش دنيا دار پست
    ور کني بي شک رود دينت زدست
  • مال و زر بي حد بدست آورده گير
    بعد از آن در گور حسرت برده گير
  • زنده دار از ذکر صبح و شام را
    در تغافل مگذران ايام را
  • مؤمنا ذکر خدا بسيار گوي
    تا بيايي در دو عالم آبروي
  • ذکر چشم از خوف حق بگريستن
    باز در آيات او نگريستن
  • استماع قول حق دان ذکر گوش
    تا تواني روز و شب در ذکر کوش
  • آنکه از جهلست دايم در گناه
    کي حلاوت يابد از ذکر لاه
  • هر که پند دوستان نکند قبول
    در حقيقت مدبر است آن بوالفضول
  • چهار چيز آمد بزرگ و معتبر
    مينمايد خرد لکن در نظر
  • هر که در چشمش عدو باشد حقير
    از بلاي او کند روزي نفير
  • علم اگر اندک بود خوارش مدار
    زانکه دارد علم در بيشمار
  • باش از خوف مخالف در حذر
    پيش از آن کز پا درآئي اي پسر
  • چون لجوجي در ميان پيدا شود
    بنده از شومي او رسوا شود
  • با رعيت چون کند سلطان ستم
    مرو را باشد بقا در ملک کم
  • چون ترا ناجنس آيد در نظر
    اي پسر چون باد از وي درگذر
  • عمر را ميدان غنيمت بر زمان
    چون رود ديگر نيايد در جهان
  • هرکه ميخواهد که باشد در امان
    مهر ميبايد نهادن بر دهان
  • هر که شد در سخا سرور شود
    نعمتش از شکر کاملتر شود
  • گر همي خواهي که باشي در امان
    رو نکويي کن تو با خلق جهان
  • هرکه را عادت شود جود و کرم
    در ميان خلق گردد محترم
  • هرکه با سلطان دليري کرد مرد
    در هلاکت مال و جان خود سپرد
  • تا شوي پيش از همه در روزگار
    دست بر نان و نمک بگشاده دار
  • تا تو باشي در زمانه دادگر
    زير دستان را نکودار اي پسر
  • هر که در پند خود آمد استوار
    پند او را ديگران بندند کار
  • هر چه باشد در شريعت ناپسند
    گرد او هرگز مگرد اي هوشمند
  • هست بي شک رستگاري در سه چيز
    با تو گويم ياد گيرش اي عزيز
  • سر مکن در پيش دنيا دار پست
    ور کني بي شک رود دينت زدست
  • مال و زر بيحد بدست آورده گير
    بعد از آن در گور حسرت مرده گير
  • زنده دار از ذکر صبح و شام را
    در تغافل مگذران ايام را
  • مؤمنا ذکر خدا بسيار گوي
    تا بيايي در دو عالم آبروي
  • ذکر چشم از خوف حق بگريستن
    باز در آيات او نگريستن
  • استماع قول رحمن ذکر گوش
    تا تواني روز و شب در ذکر کوش
  • در همه کس نيک باشد چار چيز
    با تو گويم ياد گيرش اي عزيز
  • هر که را اشغال بسيارش بود
    در زمانه زاري کارش بود
  • شد يکي زآن پنج در پيري نياز
    پس غريبي وآنگهي رنج دراز
  • از خدا ترس و مترس از دشمنان
    کز همه دارد خدايت در امان
  • دور باش از پنج خصلت اي پسر
    تا نريزد آبرويت در نظر
  • از خلاف و از خيانت دور باش
    تا بود پيوسته در روي تو نور
  • باش اي بنده خدا را دوستدار
    تا رهي تو از عذابش در کنار
  • در سخاوت کوش اگر داري غنا
    تا فزايد آبرويت از سخا
  • هر که را بر خلق بخشايش بود
    آب روي او در افزايش بود
  • هر که را قدري نباشد در جهان
    زنده مشمارش که هست از مردگان
  • بر عدوي خويش چون يابي ظفر
    عفو پيش آور ز جرمش در گذر
  • بردباري جوي و کم آزار باش
    تا که گردد در هنر نام تو فاش
  • ناخوشي در زندگاني اي وليد
    مرد را از خوي بد گردد پليد