167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.

ديوان خاقاني

  • ليک از آن در خطم که از خط تو
    نافه ها رايگان همي ريزد
  • نيست در حلقه جهان يک اهل
    پاي اهليت از ميان برگير
  • بر در نقب اين خرابه تو را
    تا نگيرند نقب از آن گير
  • چون منوچهر خفته در خاک است
    مهر ازين شوم خاکدان برگير
  • قلمي را که موي در سر ماند
    کار ساز دبير نتوان يافت
  • دختر بخت را جز از در تو
    بر فلک بانگ نامزد مرساد
  • در وداع شب همانا خون گريست
    روي خون آلود از آن بنمود صبح
  • بر سماع کوس و بر رقص خروس
    خرقه بازي در نهان بنمود صبح
  • نافه شب را چو زد سيمين کليد
    مشک تر در پرنيان بنمود صبح
  • در کمين شرق زال زر هنوز
    پر عنقا ديدبان بنمود صبح
  • بوالمظفر ظل حق چون آفتاب
    مالک الملک جهان در شرق و غرب
  • خفتگان را در صبوح آگه کنيد
    پيل را هندوستان ياد آوريد
  • دانه مرغ بهشتي در دهيد
    مرغ جان را ز آشيان ياد آوريد
  • بر شما بادا که خون رز خوريد
    خاکيان را در ميان ياد آوريد
  • خاص را در آستين جا کرده ايد
    عام را بر آستان ياد آوريد
  • روز شادي را شب غم درقفاست
    چون در اين باشيد از آن ياد آوريد
  • کسري اسلام، خاقان کبير
    خسرو سلطان نشان در شرق و غرب
  • سبحه در کف مي گذشتم بامداد
    بانگ ناقوس مغان بيرون فتاد
  • مصحفي در بر حمايل داشتم
    مي فروشي از دکان بيرون فتاد
  • بند زر از مصحفم در وجه مي
    بستد و راز نهان بيرون فتاد
  • پشت خم در خم شدم وز درد خام
    خوردم و هوش از روان بيرون فتاد
  • کشتي بهروزي از درياي غيب
    بر در شاه اخستان بيرون فتاد
  • چار ملت را سوم جمشيد دان
    بل دوم مهديش خوان در شرق و غرب
  • نغمه مطرب شده چون نفخ صور
    تا قيامت در جهان برخاسته
  • لحن زهره بر دف سيمين ماه
    بر در شاه اخستان برخاسته