167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

مثنوي معنوي

  • صد هزاران مرد ترسا کشته شد
    تا ز سرهاي بريده پشته شد
  • قصد ايشان جز سيه رويي نبود
    خير دين کي جست ترسا و جهود
  • هم چو ترسا که شمارد با کشش
    جرم يکساله زنا و غل و غش
  • از جهود و مشرک و ترسا و مغ
    جملگي يک رنگ شد زان الپ الغ
  • مؤمن و ترسا جهود و گبر و مغ
    جمله را رو سوي آن سلطان الغ
  • آن نه که ترسا و مشرک مي خورند
    زان غذايي که ملايک مي خورند
  • ديوان شمس

  • آن گمان ترسا برد مؤمن ندارد آن گمان
    کو مسيح خويشتن را بر چليپا مي کشد
  • از مسلمان و جهود و ترسا
    هر سحر بانگ دعا مي آيد
  • جهود و مشرک و ترسا نتيجه نفس است
    ز پشک باشد دود خبيث ني از عود
  • زان طره روحاني زان سلسله جاني
    زنار تو بربسته هم مؤمن و ترسا هم
  • تا ره نبرد ترسا دزديده به دير تو
    گه عاشق زناري گه قصد چليپا کن
  • هله عيسي قران صحت رنجور گران
    از براي دو سه ترسا سوي زنار مرو
  • ايمان و مؤمنان همه حيران شده ز عشق
    زنار پير راهب ترسا بسوخته
  • تبريز ز شمس الدين آخر قدحي زو هين
    آن ساقي ترسا را يک نکته نفرمايي
  • وگر مه سيه شد برو تو ملرز
    که مه را خطر نيست ترسا تويي
  • گر نبيند روش ترسا بر درد زنار را
    ور مسلمان بيندش آتش زند مر کيش را
  • ديوان ناصر خسرو

  • با طاعت و ترس باش همواره
    تا از تو به دل حسد برد ترسا
  • به عيسي نرست از تو ترسا، نخواهد
    همي رستن اين بو معين محمد
  • از برف نو بنفشه گر ايمن گشت
    ايدون چرا چو جامه ترسا شد
  • يا گرت پدر گبر بود مادر ترسا
    خشنودي ايشان بجز آتش چه دهد بر؟
  • بنکوهي جهود و ترسا را
    تو چه داري بر اين دو تن تفضيل؟
  • ترسا پسر خداي گفت او را
    از بي خردي خويش و ناداني
  • زيرا که خبر نبود ترسا را
    از قدر بلند نفس انساني
  • تو با ترسا به يک نرخي سوي دانا
    اگرچه تو کمر بستي و او کستي
  • ديوان وحشي بافقي

  • ندهد طوف صنمخانه به سد حج قبول
    شيخ صنعان که دلش را بت ترسا ببرد