نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
مجموعه آثار عطار
شنيدي تو حديث منزل خم
چرا کردي
در
آخر راه را گم
ز قول مصطفي بشنو پيامي
که باشد
در
جهان آخر امامي
اگر او
در
جهان يکدم نباشد
حقيقت عالم و آدم نباشد
حقيقت اوست قايم
در
دو عالم
سخن کوتاه شد والله اعلم
دگر پرسي که حقرا ديده است او
کدامين قطره شد
در
بحر لؤلؤ
بگويم با تو تا حق را که ديده است
کدامين قطره
در
دريا رسيده است
هر آنکس
در
حقيقت راه بين شد
بمعني واقف اسرار دين شد
بدو ده دست و برهم نه دوديده
که تا
در
حق رسي اي آفريده
ولي انسان کسي باشد
در
اين دار
که او باشد ز حال خود خبر دار
سخن
در
راه دين مصطفي گوي
طريق راه دين از مرتضي جوي
که
در
جنگ جمل آن شاه مردان
ميان هر دو صف چون شير غران
کسي کو
در
ره ما برد زحمت
کنم بر وي لطف خويش رحمت
چو کفار اين سخن از وي شنيدند
به قصد شاه مردان
در
دويدند
تفکر کن
در
اين گفتار اي يار
که باشد اين سخن ها جمله اسرار
باسرار علي گر راه بيني
حقيقت را همه
در
شاه بيني
در
او بيني بمعني نور يزدان
شوي اندر ره عقبي خدا دان
خليل الله را نمرود بي دين
در
آتش چون فکندش از ره کين
تو بودي
در
بلندي و به پستي
تو بودي و تو باشي و تو هستي
تويي
در
ديده من نور بينا
تويي اندر زبان بنده گويا
نپرسي از کم و از بيش مارا
رساني
در
وجود خويش مارا
دگر پرسي مسلماني کدام است
چرا
در
پيش دين پرنده رام است
بيايد ديو را
در
بند کردن
باميدي و را خرسند کردن
نماز تو درست آنگاه باشد
که
در
دل ذکر الاالله باشد
بود
در
مال تو حق امامت
که گيرد دستت او اندر قيامت
حجاب تست
در
معني زر و جاه
حجاب خويشتن بردار از راه
ببري از خود و با او کني وصل
بحق رفتن همين معنيست
در
اصل
کني آن خانه را خالي ز اغيار
در
آن خانه نگنجد غير دلدار
در
آن خانه کند آن يار منزل
به نور او شوي آنگاه واصل
نماند
در
وجودت هيچ آثار
همه او باشد اندر عين ديدار
چه بينم هست انسان مرد کامل
که شد
در
بحر الاالله واصل
در
اين دريا جواهر بيشمار است
ولي انسان ز جوهرهاي يار است
در
اين اسرار چون گشتي تو محرم
روي چون قطره اندر بحر اعظم
نگه ميکن تو آخر از کجائي
در
اين نيلي قفس بهر چرائي
چه دانستي تو اي انسان کامل
شوي
در
بحر الاالله واصل
همه خلق جهان
در
سايه او
زمين و آسمان پيرايه او
اگر ظاهر نميشد او بعالم
نبودي سايه او
در
جهان کم
حديث لو خلق را معني اين است
طريق راستي
در
دين همين است
نخستين اين ندا
در
داد آدم
بگسترد او شريعت را به عالم
ز بعد او کليم الله را دان
عصا شد
در
کفش مانند ثعبان
خدا را هم به خلقان او نمايد
در
بسته به خلقان او گشايد
کسي کو مرده باشد
در
جهالت
برفته راه حق را از ظلالت
ازين
در
رو که تا بيني خدارا
ازين درگاه بيني مصطفي را
دراين
در
باش و دولتمند ميباش
بدين دولت خوش و خورسند ميباش
امام است مرتضي و آل ياسين
طريق راه ايشانست
در
دين
چراغ مهر او
در
دل برافروز
طريق دين حق از وي بياموز
گهي درمصر و گاهي
در
عراقست
بدو خود مؤمنان را اشتقاقست
زمين و آسمان را او ستونست
تو
در
ظاهر نميداني که چونست
خدا را
در
جهان مقصود او بود
هميشه عابد و معبود او بود
اگر داني به غير او امامي
نيابي
در
مسلماني تو نامي
دگر پرسي که ناجي کيست
در
راه
درين ره کيست از اسرار آگاه
صفحه قبل
1
...
2095
2096
2097
2098
2099
...
3359
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن