نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان خاقاني
شاهد دوست کش افتاد جهان
در
برش تنگ نگيرم پس از اين
ناخن چنگ گرفتم که دگر
زلف
در
چنگ نگيرم پس از اين
چنگ چون
در
رسن کعبه زدم
گيسوي چنگ نگيرم پس از اين
يارب ز حال محنت خاقاني آگهي
در
حال او به عين عنايت نگاه کن
تا ز شروان دورم اعدا راست آسايش چنانک
اصدقا را بود
در
نزديکي آرايش ز من
خوان خسرو فلک مثال و
در
او
افتابي است ده هلال بر او
سرايد نواي مديح تو زهره
ببين گيسوي زلف
در
چنگ بسته
به دستار و جبه خجل سارم از تو
در
عفو مگذار چون سنگ بسته
بلکه من آزادم او
در
بند آز
بلکه من آگاهم او غافل ز راه
آري
در
آن، دکان که مسيح است رنگرز
زرنيخ و نيل را نتوان داشت پيش گاه
باري ازين سپيد و سياه اعتبار گير
يا
در
سيه سپيد شب و روز کن نگاه
پس . . . نه اي و گرچه چو . . . کلاه دار
کز دست جهل تو به
در
. . . نهم کلاه
در
خواب رفته بختم و بيدار مانده چشم
لا الطرف لي ينام ولاالجد ينتبه
دل چون قلم
در
آتش و تن کاغذ اندر آب
فالنار احرقته و الماء حل به
چون جان صبر
در
تن همت نماند نيست
گو قالب نياز ممان هرگز و مزه
شب تا به چاشت راه روم پس به گرمگاه
بر هر
در
دهي طلبم منزل نزه
دوستان از هفت دشمن بدترند
هفت
در
بر دوستان دربسته به
از زبان
در
سر شدي خاقانيا
تا بماند سر، زبان دربسته به
وز دهر سياه کاسه
در
کاسم
صد ساله غم است شرب يک روزه
در
کوزه نگر به شکل مستسقي
مستسقي را چه راحت از کوزه
از چرخ طمع ببر که شيران را
دريوزه نشايد از
در
يوزه
بر تن ز سرشک جامه عيدي
در
ماتم دوستان دل سوزه
چون يوسف سپهر چهارم ز چاه دي
آمد به دلو
در
طلب تخت مشتري
خاقانيا چه ترسي از اخوان گرگ فعل
چون
در
ظلال يوسف صديق ديگري
يا ايهاالعزيز بخوان
در
سجود شکر
جان برفشان بضاعت مزجاة کهتري
صفحه قبل
1
...
2094
2095
2096
2097
2098
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن