نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان خاقاني
در
نعش و پرن زنند طعنه
نظم تو و نثرت اي خداوند
تو نيز به زير ران
در
آري
آن رخش تکاور هنرمند
چون به تب لرزه آفتاب
در
است
عرق سرد چون سحاب کند
به سخن
در
خراب گنج نهد
به سخا گنج را خراب کند
در
غربت اگر ز درد دل نالم
هم ناله من پزشک من باشد
خاقانيا عروس صفا را به دست فقر
هر هفت کن که هفت تنان
در
رسيده اند
در
وجد و حال بين چو کبوتر زنند چرخ
بازان کز آشيان طريق پريده اند
همچون گوزن هوي برآورده
در
سماع
شيران کز آتش شب شبهت رميده اند
در
مشرق آفتاب چنان جامه خرقه کرد
کآواز خرق جامه به مغرب شنيده اند
آه و دردا که شبيخون اجل
در
زد آتش به شبستان اسد
بود معن عرب و سيف يمن
در
کرم هندوي دربان اسد
به خدائي که فرستاد از عرش
آيت عاطفه
در
شان اسد
گرچه
در
مدت چل سال تمام
بي نيازي بدم از نان اسد
شو سر پاي را به دست بگير
تا دگر بر
در
سران نشود
قومي از کاس او مرا
در
خواب
جرعه خور شراب ديدستند
گاهي او آسمان سوار و مرا
چون صبا
در
شتاب ديدستند
ز آتش شوق او که
در
دل داشت
دل آتش کباب ديدستند
مصطفي را ز رنج خاطر من
با بدان
در
عتاب ديدستند
گر به شروانم اهل دل مي ماند
در
ضميرم سفر نمي آمد
همتي نيز داشتم که مرا
دو جهان
در
نظر نمي آمد
هر که
در
قوم بردگ است امامش خوانند
هر که دل صيد کند صاحب دامش خوانند
ماه نوار
در
حجاب غرب نهان شد
داور شرق آفتاب وار بماناد
اي تاجدار خسرو مغرب که شاه چرخ
در
مشرقين ز جاه تو کسب ضيا کند
ديوان من به سمع تو
در
دري دهد
جانم صفات بزم تو ز اوج سما کند
نش از آن
در
کمي پديد شود
نز زبان سگي پليد شود
صفحه قبل
1
...
2089
2090
2091
2092
2093
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن