نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ديوان خاقاني
گفتا که چند شب من و دولت بهم نخفتيم
اندر رکاب خسرو
در
موکب جلالش
در
مرکز مثلث بگرفت ربع مسکون
فرياد اوج گردون از تيغ مه صقالش
سر بر سر کمانش آورده چرخ چندان
کز دور قاب قوسين ديدند
در
شمالش
ز آن سان که روز مجلس
در
خلعتي که بخشد
ز اطلس بطانه سازد پروانه نوالش
شاهي که
در
دو عالم طغراي مملکت را
هست از خط يد الله توقيع لايزالش
جاسوس توست بر خصم انفاس او چو
در
شب
غماز دزد باشد هم عطسه هم سعالش
هر کو به کيل يا کف هست آفتاب پيماي
از آفتاب نايد يک ذره
در
جوالش
اي گوهر کمالت مصباح جان آدم
خورشيد امر پخته
در
شش هزار سالش
خاک
در
تو بادا از خوان آسمان به
صدر تو عرش رفعت، جنت صف نعالش
شعري به شب چو کاسه يوزي نمايدم
اعني سگي است حلقه بگوش
در
سخاش
مير رئيس عالم عادل شود طراز
هر حله را که بافته
در
ششتر سخاش
و اينک ببين بحيره ارجيش قطره اي است
از موج بحر
در
يتيم آور سخاش
جوزا صفت دو گانه هزار آفتاب زاد
هر گه که رفت همت او
در
بر سخاش
بالاي هفت خيمه پيروزه دان ز قدر
ميدان گهي که هست
در
آن عسکر سخاش
در
هيچ جا ز شهر خراسان مکرمت
کس پنج نوبه نازده چون سنجر سخاش
سجاده از سهيل کنم نز اديم شام
تا مي برم سجود سپاس از
در
سخاش
او مرد ذات و همت من بکر، لاجرم
بکري همتم شده
در
بستر سخاش
ز عدل شاه که زد پنج نوبه
در
آفاق
چهار طبع مخالف شدند جفت وفاق
شهنشهي که به صحرا نسيم انصافش
ز زهر
در
دم افعي عيان کند ترياق
مرا حق از پي مدح تو
در
وجود آورد
تو نيز تربيتم کن که دارم استحقاق
دقايقي که مرا
در
سخن به نظم آيد
به سر آن نرسد وهم بوعلي دقاق
هميشه تا
در
موت و حيات نابسته است
بر اهل عالم از اين بام ناگشاده رواق
مدام
در
حق ملکت دعاي خاقاني
قبول باد ز حق بالعشي و الاشراق
تا درد و محنت است
در
اين تنگناي خاک
محنت براي مردم و مردم براي خاک
خواهي که
در
خورنگه دولت کني مقام
برخيز ازين خرابه نا دل گشاي خاک
صفحه قبل
1
...
2063
2064
2065
2066
2067
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن