167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

ديوان خاقاني

  • چون آه عاشقان شد صبح آتش معنبر
    سيماب آتشين زد در بادبان اخضر
  • مرغ از چه زد شناعت بر صبح راست خانه
    کو در عمود سيمين دارد ترازوي زر
  • مه در هواي بابل چون يک قواره توزي
    خياط بهر سحرش برداشته مدور
  • در آبگون قفس بين طاووس آتشين پر
    کز پر گشادن او آفاق بست زيور
  • يعني که قرص خورشيد از حوت در حمل شد
    کرد اعتدال بر وي بيت الشرف مقرر
  • ويحک نه هر شبانگه در آب گرم مغرب
    غسلش دهند و پوشند از حله مزعفر
  • آن غنچه هاي نستر بادامه هاي قز شد
    زر قراضه در وي چون تخم پيله مضمر
  • اي کعبه جهان گرد، وي زمزم رسن در
    زرين رسن نمائي چون زمزم آيي از بر
  • اي نورزاي چشمه ديدي که چند ديدم
    در چاه شر شروان ظلمات ظلم بيمر
  • آن پسته ديده باشي همچون کشف به صورت
    آن استخوانش بيرون و آن سبزي اندرون در
  • گر چون کشف کشم سر در استخوان سينه
    سايه نيفتد از من بر چشم هيچ جانور
  • امسال بين که رفتم زي مکه مکارم
    ديدم حريم حرمت کعبه در او مجاور
  • بحر ارنه غوطه خوردي در بحر کف خسرو
    کي عذب و صاف بودي چون زمزم مطهر
  • در برجهاش بوده ميقات پور عمران
    ميلاد پور مريم، ميعاد پور هاجر
  • کرده به اعتقادي در برجهاش منزل
    افلاک چون ستاره سيمرغ چون کبوتر
  • تا ز اربعين بروجش زينت نيافت آدم
    در اربعين صباحش طينت مخمر
  • عقرب ندانم اما دارد مثال ارقم
    در ديده چون گوزنان ترياق روح پرور
  • صحن ارم نديدي در باغ شاه بنگر
    حصن حرم نديدي بر قصر شاه بگذر
  • کاريز برده کوثر در حوض هاي ماهي
    پيوند کرده طوبي با شاخ هاي عرعر
  • هم آشيان عنقا در دامن رياحين
    هم خواب گاه خورشيد از سايه صنوبر
  • انجم نگار سقفش در روي هر نگاري
    همچون خليل هذا ربي بخوانده آزر
  • يک اسبه در دو ساعت گيرد سه بعد عالم
    چون از سپهر چارم اعلام مهر انور
  • اي خاک درگهت را آب حيات تشنه
    در آب منت تو هم بحر غرقه، هم بر
  • تيغ تو صيقل دين، لابل خطيب دولت
    در طليسان تو داري طول اللسان اسمر
  • زير سه حرف جاهش گنج است و حرف آخر
    صفري است در ميانش هفت آسمانش محضر