نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان خاقاني
داستاني نيست
در
دست جهان به زين سخن
راستان جان بر سر اين داستان افشانده اند
تا دهان روزه داران داشت مهر از آفتاب
سايه پروردان خم را مهر بر
در
ساختند
از پس يک ماه سنگ انداز
در
جام بلور
عده داران رزان را حجله ها برساختند
کف
در
آن ساغر معلق زن چو طفل غازيان
کز بلور لوريانش طوق و چنبر ساختند
بلبله
در
قلقل آمد قل قل اي بلبل نفس
تازه کن قولي که مرغان قلندر ساختند
آن مي و ميدان زرين بين که پنداري بهم
آتش موسي و گاو سامري
در
ساختند
صحن مجلس
در
مدور جان نوشين چشمه يافت
کانچنان هم چشمه چشمه هم مدور ساختند
مهر چون
در
خوشه يک مه ساخت خرمن روشنان
ماه را صاع زر شاه مظفر ساختند
هست اتابک مصطفي تاييد و اسکندر خصال
کاين دو را هم
در
يتيمي ملک پرور ساختند
ور يکيشان
در
قبائل قابل فرمان نشد
آخرش چوندعنصر اول مبتر ساختند
هست اتابک بهمن آسا کاين خلف داراي اوست
لاجرم
در
ملتش دارا و داور ساختند
حاسدان
در
زخم خوردن سرنگون چون سکه اند
تا به نامش سکه ايران مشهر ساختند
کز پي مير آخوري
در
پايگاه رخش او
آخشيجان جان رستم را مکرر ساختند
اي که مردان عجم پيشت چو طفلان عرب
طوق
در
حلقند و نامت تاج مفخر ساختند
فلک دايه سالخورد است و
در
بر
زمين را چو طفل ز من زان نمايد
درآر آفتابي که
در
برج ساغر
سطرلاب او جان دهقان نمايد
بخواه از مغان
در
سفال آتش تر
کز آتش سفال تو ريحان نمايد
شفق خواهي و صبح مي بين و ساغر
اگر
در
شفق صبح پنهان نمايد
ز آهوي سيمين طلب گاو زرين
که عيدي
در
او خون قربان نمايد
ندانم خمار است يا چشم دردش
که
در
چشم سرخي فراوان نمايد
مگر روز قيفال او زد که از خون
در
آن طشت زر رنگ بر جان نمايد
قدح لب کبود است و خم
در
خوي تب
چرا زخمه تب لرزه چندان نمايد
رسن
در
گلو بر بط از چوب خوردن
چو طفل رسن تاب کسلان نمايد
خم چنبر دف چو صحراي جنت
در
او مرتع امن حيوان نمايد
به گردون
در
افتد صدا ارغنون را
مگر کوس شاه جهانبان نمايد
صفحه قبل
1
...
2053
2054
2055
2056
2057
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن