نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.11 ثانیه یافت شد.
شاهنامه فردوسي
و را ديد
در
پيش آن لشکرش
به گردون برآورده جنگي سرش
ستاره شمر گفت بهرام را
که
در
چارشنبه مزن گام را
يکي باغ بد
در
ميان سپاه
ازين روي و زان روي بد رزم گاه
ز ما
در
همه مرگ را زاده ايم
ار اي دون که ترکيم ار آزاده ايم
وزين روي خاقان
در
دز ببست
بانبوه و انديشه اندر نشست
چنين گفت زان پس که سامان جنگ
کنون نيست
در
کارکردن درنگ
ببد بر
در
دز ازين سان سه روز
چهارم چو بفروخت گيتي فروز
وزان پس
در
گنج و دز مر تو راست
بدين نامور بوم کامت رواست
شما هم به يزدان نيايش کنيد
همه نيکويي
در
فزايش کنيد
بدين نامه
در
نام ايشان ببر
ز رنجي که بردند يابند بر
همه خواسته هرچ بد
در
حصار
نبشتند چيزي که آيد به کار
ببستند هم
در
زمان پاي اوي
يکي تنگ خرگاه شد جاي اوي
ز تو نامه کردم بشاه جهان
همي زشت تو داشتم
در
نهان
همه گنجها اندر آورده بود
کجا نام او
در
جهان برده بود
بيامد همه خواسته گرد کرد
که بد
در
دز وهم به دشت نبرد
چوخاقان برفت از
در
شهريار
عنانش گرفت آن زمان پرده دار
پياده همان شاه دستش بدست
بيا و
در
او را بجاي نشست
همان بر کمر گوهر شاهوار
که نامد همي ارز او
در
شمار
کنون خلعت آمد سزاوار تو
پسنديده و
در
خور کار تو
بدان بيشه
در
جاي نخچيرگاه
به پيش اندر آمد يکي تنگ راه
همي راند تا
در
دبير بزرگ
رسيد و برآشفت برسان گرگ
که
در
بيشه گوري بود رهنماي
ميان بيابان بي بر سراي
بدو گفت چندانک اين
در
هوا
بماند شود بنده اي پادشا
پسنديده هوش تو بردست اوست
که مه مغز بادش بتن
در
مه پوست
بدو گفت آيين گشسب سوار
که آمد به جنگ از
در
شهريار
صفحه قبل
1
...
2012
2013
2014
2015
2016
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن