نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.09 ثانیه یافت شد.
شاهنامه فردوسي
نبايد که از ما بدين کارزار
نکوهش بود
در
جهان يادگار
فرستاده چون پيش طلخند شد
به پيغام شاه از
در
پند شد
همه تيغها کينه رابر کشيم
به يزدان پناهيم و دم
در
کشيم
زمين شد به کردار درياي خون
در
ودشت بد زيرخون اندرون
بسي خواستند از يلان زينهار
بسي کشته شد
در
دم کار زار
در
گنج بگشاد و روزي بداد
سپاهش شد آباد و با کام وشاد
ز دريا بکنده
در
آب افگنيم
سراسر سر اندر شتاب افگنيم
اگر جنگ جويم چه دريا چه کوه
چو
در
جنگ لشکر بود هم گروه
خروشان بغلتيد
در
پيش گو
همي گفت زار اي جهان دار نو
بيامد ورا تنگ
در
بر گرفت
پر از خون مژه خواهش اندر گرفت
که يارست شد پيش او رزمجوي
کرا بود
در
سر خود اين گفت وگوي
پر از
در
شد گو بايوان خويش
جهانديده فرزانه را خواند پيش
به زير شتر
در
دو اسب و دو مرد
که پرخاش جويند روز نبرد
پياده برفتي ز پيش و ز پس
کجا بود
در
جنگ فريادرس
چو ديدي کسي شاه را
در
نبرد
به آواز گفتي که شاها بگرد
نگه کرد شاه اندران چارسوي
سپه ديد افگنده چين
در
بروي
هران
در
که ازنامه بو خواندي
همه روز بر دل همي راندي
يکي آرزو خواهم از شهريار
که ماند ز من
در
جهان يادگار
بدان تا پس از مرگ من
در
جهان
ز داننده رنجم نگردد نهان
نويسنده از کلک چون خامه کرد
ز بر زوي يک
در
سرنامه کرد
همي بود با ارج
در
گنج شاه
بدو ناسزا کس نکردي نگاه
بتازي همي بود تا گاه نصر
بدانگه که شد
در
جهان شاه نصر
چومرغ سيه بند بازوي بديد
سر
در
ز آن گوهران بردريد
نشست از بر اسب کسري بخشم
ز ره تا
در
کاخ نگشاد چشم
بهرجاي با شاه
در
کاخ بود
به گفتار با شاه گستاخ بود
صفحه قبل
1
...
2008
2009
2010
2011
2012
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن