نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
4899 مورد در 0.01 ثانیه یافت شد.
مظهر العجايب عطار
شاه
گنج
بيکران کردش نثار
هيچ درويشي نماندش در ديار
کرده بر
گنج
معاني روزني
روزني باشد زبان اندر تنش
مرا
گنج
معاني شد مسخر
بيمن همت اولاد حيدر
مرا
گنج
معاني هست در دل
کتبهايم شده فضل فضايل
مرا
گنج
معاني بس کبير است
اميرالمومنينم دستگير است
مرا
گنج
معاني او بداده
منم خاک ره آن شاهزاده
جوهر الذات عطار
چو
گنج
راز داديمت نهاني
ببخشم جوهرت تا برنشاني
نمانده عقل اسرار جهاني
درون جسم و جان
گنج
نهاني
ز
گنج
عشق جوهرداري امروز
زبار خويش گشتستي تو پيروز
دراين گنجست
گنج
اريار جوئي
نهادتست و تو ديدار اوئي
ز مار نفس اگر يابي رهائي
بيابي
گنج
اينجا پادشاهي
زهي گنجي که اندرجمله پيداست
دل عشاق اندر
گنج
شيداست
کسي اين
گنج
يابد ازنهاني
همو فاش آورد اندر معاني
بوقتي
گنج
يابي کز نمودار
تو بشناسي يقين شيطان ابامار
سوي آن
گنج
او راهت نمايد
بنور شرع ناگاهت نمايد
حقيقت
گنج
او بشناس مطلق
کزو دريافت منصور اين اناالحق
حقيقت
گنج
ازو شد آشکاره
ولي کردندش اينجا پاره پاره
حقيقت
گنج
بنمود از نمودار
ز عشق خويشتن بررفت بردار
نشاني يافتم در بي نشاني
حقيقت يافتم
گنج
معاني
زناگه دست سوي
گنج
بردم
نديدم هيچ چندي رنج بردم
چو مخفي بود
گنج
يار اينجا
چگويم نيستم گفتار اينجا
حقيقت
گنج
مخفي ماند بيشک
طلبکارند اينجا گه يکايک
از آن توست اينجا
گنج
اسرار
ولي اينجا طلسمت ناپديدار
حقيقت
گنج
عشاقست اينجا
کسي کوعين متشاقست اينجا
طلسمي ديد صورت آشکاره
نهاده بر سر
گنج
او نظاره
درون
گنج
را کرد او نگاهي
حقيقت برده دزديده راهي
حقيقت
گنج
او بنهاده اينجا
ولي از ديدنش آزاده اينجا
دريغا جمله مرادن رنج بردند
بسوي منزل جان
گنج
بردند
در اين
گنج
من کل برگشادم
تمامت سالکانرا داد دادم
در اين
گنج
بگشادست عطار
همه آفاق را کرده گهربار
شود عشقش حقيقت آخر کار
طلسم و
گنج
گرداند پديدار
نماند
گنج
کان ديگر نبيند
کسي الا بجز آنکو ببيند
صفاي تست اينجا
گنج
معني
نيابي تا نيابي رنج معني
سر
گنج
معاني بر سر تست
حقيقت مصطفي مرافسر تست
سر اين
گنج
بگشادست احمد
حقيقت مر ترا دادست احمد
فداي
گنج
ذات تست ايجان
هميگويم بکش خواهي برنجان
بيک ره
گنج
بنمودي بعشاق
فکنده دمدمه در کل آفاق
بيک ره
گنج
بنمودي بمردان
شکستي مر طلسم چرخ گردان
تو
گنج
ذات ديدي در صفاتت
بگفتي بيشکي اسرار ذاتت
تو
گنج
ذات ديدي در صفاتت
بگفتي بيشکي اسرار ذاتت
يقين اندر صفاتش کل بپرداخت
طلسم
گنج
ذات خويشتن کرد
که گردانندت اندر
گنج
کل بست
طلبکارند چون گنجت بيابند
در عين اليقين بگشوده تو
يقين
گنج
عيان بنموده تو
طلب ميکردم اينجا
گنج
جانان
بسي اينجا کشيدم رنج جانان
نمي يابند اينجا
گنج
بيشک
بماندستند اندر رنج بيشک
مجموعه آثار عطار
اگر رمزش ازين معني بداني
ترا بهتر ز
گنج
شايگاني
اي وصالت ترک تجريد آمده
اي وصالت
گنج
تفريد آمده
راه توحيد عياني داشتم
گنج
اسرار نهاني داشتم
ويس و رامين
به هنگام وفا
گنج
وفاييم
به چشم دشمنان تير جفاييم
عقيقش آوريدي
گنج
مستي
چو ياقوتش بريدي رنج و سستي
صفحه قبل
1
...
18
19
20
21
22
...
98
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن