167906 مورد در 0.09 ثانیه یافت شد.

ديوان عطار

  • ترسا بچه مستم گر پرده براندازد
    بس سر که ز هر سويي بر يکدگر اندازد
  • چون من ز همه عالم ترسا بچه اي دارم
    دانم که ز ترسايي هرگز نبود عارم
  • ترسا بچه اي ناگه چون ديد عيان من
    صد چشمه ز چشم من باريد روان من
  • ترسا بچه اي شنگي زين نادره دلداري
    زين خوش نمکي شوخي، زين طرفه جگرخواري
  • ترسا بچه لولي همچون بت روحاني
    سرمست برون آمد از دير به ناداني
  • ترسا بچه را به پيش خود خواند
    پس گفت نشان ره چه داني
  • چون چشم و لبش ديدم صد گونه بگرديدم
    ترسا بچه چون ديدم بي توش و توانايي
  • منطق الطير عطار

  • گفت چون ترسا بچه خوش دل بود
    دل ز رنج اين و آن غافل بود
  • الهي نامه عطار

  • يکي زيبا پسر او را چنان بود
    که آن ترسا بچه شمع جهان بود
  • ديوان وحشي بافقي

  • ترسا بچه اي کز مي و جامش خبرم نيست
    خواهم برمش نام ولي آن جگرم نيست
  • ترسا بچه گو باده از اين مست ترم ساز
    تا بستن زنار بگويم خبرم نيست
  • ديوان عرفي شيرازي

  • بحث بارد و قبول بت ترسا بچه است
    ورنه از کفر زبوني نبود ايمان را
  • کشکول شيخ بهايي

  • حافظ:
  • حافظ:
  • حافظ:
  • حافظ:
  • ديوان عطار

  • زو هر که نشان دارد دل بر سر جان دارد
    ترسا بچه آن دارد ديوانه از آنم کرد
  • ديوان سنايي

  • عقل ترسا روح عيسي روي را
    در چليپاهاي زلف آويخته
  • ديوان بيدل دهلوي

  • در انجمن ياس چه گويم بچه شغلم
    در کارگه عجزم ندانم بچه کارم
  • الهي نامه عطار

  • ترا تا بچه اي ظاهر نگردد
    غم يک بچه در خاطر نگردد
  • خسرو نامه عطار

  • يکي در آرزوي بچه پيوست
    يکي را ده بچه، يک نان نه دردست
  • ديوان خاقاني

  • خورده به رسم مصطبه، مي در سفالين مشربه
    وقت مسيح يکشبه، در پاي ترسا ريخته
  • ديوان سلمان ساوجي

  • نقدي که تو مي خواهي، در کوي مسلماني
    من يافته ام سلمان، در ميکده ترسا
  • منطق الطير عطار

  • شيخشان در روم تنها مانده
    داده دين در راه ترسا مانده
  • مثنوي معنوي

  • بعد از ان ترسا در آمد در کلام
    که مسيحم رو نمود اندر منام