نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
شاهنامه فردوسي
دبير خردمند را پيش خواند
ز هر
در
فراوان سخنها براند
وگر بد کني جز بدي ندروي
شبي
در
جهان شادمان نغنوي
چنين داد پاسخ که اين کس نکرد
نه
در
آشتي و نه اندر نبرد
چو
در
جنگ تن را به رنج آوريد
ازان رنج شاهي و گنج آوريد
شکن زين نشان
در
جهان کس نديد
نه از کاردانان پيشين شنيد
تو او را به تن زيردستي نماي
يکي
در
سخن نيز چربي فزاي
چو آن پاسخ نامه دارا بخواند
ز کار جهان
در
شگفتي بماند
همان
در
جهان نيز نامي شوي
به نزد بزرگان گرامي شوي
به من
در
نگر تا نگويي که من
فزونم ازين نامدار انجمن
که چندان بزرگي و شاهي و گنج
نبد
در
زمانه کس از من به رنج
ز نيکي جدا مانده ام زين نشان
گرفتار
در
دست مردم کشان
دو گيتي پديد آمد از کاف و نون
چراني به فرمان او
در
نه چون
چو نامه فرستاده شد برگرفت
جهاني به آرام
در
بر گرفت
که او روشنک را به من داد و گفت
که چون او ببايد ترا
در
نهفت
دل خويش را پر مدارا کنيد
مرا
در
جهان نام دارا کنيد
به مشکوي ما باش روشن روان
توي
در
شبستان سر بانوان
دلاراي برداشت چندان جهيز
که شد
در
جهان روي بازار تيز
شتر
در
شتر رفت فرسنگها
ز زرين و سيمين وز رنگها
چه مايه بريده چه از نابريد
کسي
در
جهان بيشتر زان نديد
بدو گفت کاي مرد يزدان پرست
که
در
کوه با غرم داري نشست
در
خانه پيداتر از کاخ بود
به پيش اندرون تنگ سوراخ بود
دو پرآب و خمي تهي
در
ميان
گذشته به خشکي برو ساليان
يکي خوب گوساله
در
پيش اوي
تنش لاغر و خشک و بي آب روي
سزد گر تو پاسخ بگويي نهان
کزين پس چه خواهد بدن
در
جهان
دگر دين يوناني آن پارسا
که داد آورد
در
دل پادشا
صفحه قبل
1
...
1986
1987
1988
1989
1990
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن