نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
شاهنامه فردوسي
چو بسيار بگريست با کشته گفت
که اي
در
جهان شاه بي يار و جفت
شکسته شد اين نامور پشت تو
کزين پس بود باد
در
مشت تو
چو گفتار و کردار پيوسته شد
در
کين به گشتاسپ بر بسته شد
که تا او به تخت کيي برنشست
در
کين و دست بدي را ببست
ازو يادگاري کنم
در
جهان
که تا هست مردم نگردد نهان
که
در
پرده بد زال را برده يي
نوازنده رود و گوينده يي
ز گنج بزرگ آنچ بد
در
خورش
فرستاد با نامور دخترش
براندازه رستم و رخش ساز
به بن
در
نشان تيغهاي دراز
ازو شاه کابل برآشفت و گفت
که چندين چه داري سخن
در
نهفت
چو بشنيد رستم برآشفت و گفت
که هرگز نماند سخن
در
نهفت
ز لشگر گزين کرد شايسته مرد
کسي را که زيبا بود
در
نبرد
سراسر همه دشت نخچيرگاه
همه چاه بد کنده
در
زير راه
ابا پشه و مور
در
چنگ مرگ
يکي باشد ايدر بدن نيست برگ
چو او تنگ شد
در
ميان دو چاه
ز چنگ زمانه همي جست راه
که آمد که بر تو سرآيد زمان
شوي کشته
در
دام آهرمنان
زواره به چاهي دگر
در
بمرد
سواري نماند از بزرگان و خرد
نماندي به گيتي و رفتي به خاک
که بادا سر دشمنت
در
مغاک
در
دخمه بستند و گشتند باز
شد آن نامور شير گردن فراز
در
خانه پيلتن باز کرد
سپه را ز گنج پدر ساز کرد
به يک سال
در
سيستان سوک بود
همه جامه هاشان سياه و کبود
بدان گيتيش جاي ده
در
بهشت
برش ده ز تخمي که ايدر بکشت
کنون رنج
در
کار بهمن بريم
خرد پيش دانا پشوتن بريم
فرامرز جز کين ما
در
جهان
نجويد همي آشکار و نهان
چنين گفت کز کين اسفنديار
مرا تلخ شد
در
جهان روزگار
به پيش نياکان تو
در
چه کرد
به مردي به هنگام ننگ و نبرد
صفحه قبل
1
...
1984
1985
1986
1987
1988
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن