نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
شاهنامه فردوسي
کرا کشت خواهد همي روزگار
چه نيکوتر از مرگ
در
کارزار
که آيد فرود او کنون
در
بهشت
که من سوي لهراسپ نامه نوشت
بدان لشکر دشمن اندر فتاد
چنان چون
در
افتد به گلبرگ باد
چو آهو ز باره
در
افتاد و مرد
بديد از کيان زادگان دستبرد
هزار چل از نامور خسته بود
که از پاي پيلان به
در
جسته بود
به استاد
در
پيش او شيرفش
سرافگنده و دست کرده به کش
همه کس مر او را به فرمان شدند
بدان
در
جهان پاک پنهان شدند
بدو گفت پورا بدين روزگار
کس آيد مرا از
در
شهريار
گر ايدونک با تو بيايم به
در
نه نيکو کند کار با من پدر
ندارد پدر جز يکي نام تخت
نشسته
در
ايوان نگهبان رخت
ابا پير دستان که بودش پدر
ابا مهتران و گزينان
در
چو اين نامه ا فتاد
در
دست من
به ماه گراينده شد شست من
بماندند يکسر ازو
در
شگفت
که اين پير شمشير چون برگرفت
بدين اندکي ما چرا آمديم
هيم بي گله
در
چرا آمديم
به ترکان چنين گفت کهرم که کار
همين بودمان رنج
در
کارزار
جهاندار گشتاسپ
در
قلبگاه
همي کرد هر سو به لشکر نگاه
بيامد به نزديک فرخ پدر
که فرخنده جاماسپ آمد به
در
چنين پاسخ آورد اسفنديار
که اي از خرد
در
جهان يادگار
دگر نيز پرمايه به آفريد
که گفتي مرا
در
جهان خود نديد
چو باز آمدش دل به جاماسپ گفت
که اين بد چرا داشتي
در
نهفت
چو آمد به
در
پس گو نامدار
رخش بود همچون گل اندر بهار
نبيند کسي پاي من بر بساط
مگر
در
بيابان کنم صد رباط
ورا از بر جامه بر خفته ديد
تن خسته
در
جامه بنهفته ديد
ز من
در
دل آزار و تندي مدار
به کين خواستن هيچ کندي مدار
که ما را جزين بود
در
جنگ راي
بدانگه که لشکر بيامد ز جاي
صفحه قبل
1
...
1978
1979
1980
1981
1982
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن