167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

جوهر الذات عطار

  • مرا يک جوهر آمد در نظر باز
    که جزو افکندم و کل از نظر باز
  • بترسيد از پسر گفتا که تن زن
    نميگنجد در اينجا ماو هم من
  • عجب جائيست در خوف و رجاهم
    سزد گر کمترک اين سر سرايم
  • حقيقت مي بگو و هم عيان باش
    چو بابا در نهاد خود نهان باش
  • عيان عقل را در پيش ميدار
    دمادم جان و دل با خويش ميدار
  • همه کار جهان از آثار عقلست
    در اين جاي خطر چه جاي نقلست
  • منم در عين کشتي بحر اعظم
    توئي از ديد من اسرار عالم
  • منم با تو درون بحر هستي
    پدر در عقل ماندستي و مستي
  • منم از آن صدف در يگانه
    که خواهم بد ترا من جاودانه
  • چرا بابا سخن بيهوده گفتي
    که در ديدار خود ناديده سفتي
  • مرا مي سوي دريا گفتي اينجا
    که اندازم نکو گفتي در اينجا
  • مرا در سوي بحر آخر درانداز
    مرا از ديد خود اين لحظه بنواز
  • مرا در سوي بحر خود زماني
    فکن تا من بخوانم داستاني
  • مرا در سوي بحر انداز و بگذر
    ولي اکنون نه زين ره تو رهبر
  • پدر جانا منم در روي عالم
    که آوردم ز دل سر دمادم
  • قضاي حق کسي هرگز نداند
    وگر داند در اينجا خيره ماند
  • مرا الهام ميگويد که اي باب
    که خواهم شد در اينجا گاه غرقاب
  • مرا الهام مي گويد در اينجا
    که ناپيدا شو اندر عين دريا
  • مرا الهام مي آيد که نوري
    در اين درياي کل صاحب حضوري
  • مرا الهام جانانست در دل
    شدم بي عين اين گفتار واصل
  • منم واصل پدر بي عقل در جان
    مرا بنموده رخ چون جان جانان
  • در اين کشتي کجا بيني تو اسرار
    که چيزي نيست جز دريا پديدار
  • تو در درياي ذات من فتادي
    دريغا اي پدر دادي ندادي
  • تو در درياي ذات من نهاني
    نمود گفت من بابا نداني
  • در اين دريا منم الله بنگر
    نمود ديد الا الله بنگر
  • منم بابا نمود ديد الله
    در اين دريا منم عين هوالله
  • پدر در بحر افکنديم خود را
    کنون بنگر مگو تو نيک و بد را
  • منم بابا در اين بحر هدايت
    وليکن اين زمان عين عنايت
  • منم اين دم ز وصل خود عنايت
    کنم تحقيق بابا در پناهت
  • همه در من، من اندر جملگي گم
    شدستم همچو قطره بحر قلزم
  • منم بابا در اينجا عين توحيد
    مگو با من دگر از راه تقليد
  • اگر چه در کتابم مي تو کردي
    ز حد شرع بر من سعي بردي
  • خدا را عين جزو و کل بديدم
    در اين دريا بديد حق رسيدم
  • در اين دريا ببردم عين تحقيق
    که جوهر يافتم از عين توفيق
  • پدر درياي وحدت جز يکي نيست
    محقق را در اين معني شکي نيست
  • همي زد آن درخت اني انالله
    که واصل بود اي بابا در اينراه
  • از آني در اناالله بود پر نور
    که حق کردست اين آيات مشهور
  • درختي اين چنين قربت بيابد
    که در ديدار اين وحدت بيابد
  • چو حق ديدم پدر در عين تحقيق
    حقيقت حق شدم از سر توفيق
  • چو حق ديدم فناي خود گزيدم
    که در عين بقاي کل رسيدم
  • چو حق ديدم شدم با حق در آنجاست
    گواه من نمود حق ز درياست
  • منم حق اي پدر بنموده رويم
    ز شوق خويشتن در گفتگويم
  • اناالحق گويم و در حق نمودم
    تو حق بين اي پدر گفت و شنودم
  • اناالحق گويم از درياي وحدت
    فرو نوشم کنون در عين قربت
  • خدا با ماست کن در ما نظر باز
    حجاب از پيش خود بابا برانداز
  • خدا با ماست بابا اين زمان بين
    مرا درعين حق در آسمان بين
  • خدا باماست در دريا و کشتي
    پدر اکنون نظر کن تا چه کشتي
  • خدا با ماست و اندر گفتگويست
    هزاران سر در اين دريا چوگويست
  • در اين دريا منم الله مطلق
    زده دم همچو مردان از اناالحق
  • اناالحق حق زدست اي باب درياب
    در اين دريا چو کشتي عين غرقاب