167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

ديوان حافظ

  • چو شد باغ روحانيان مسکنم
    در اينجا چرا تخته بند تنم
  • من آنم که چون جام گيرم به دست
    ببينم در آن آينه هر چه هست
  • فلک را گهر در صدف چون تو نيست
    فريدون و جم را خلف چون تو نيست
  • در اين خونفشان عرصه رستخيز
    تو خون صراحي و ساغر بريز
  • سراي قاضي يزد ارچه منبع فضل است
    خلاف نيست که علم نظر در آنجا نيست
  • آصف عهد زمان جان جهان تورانشاه
    که در اين مزرعه جز دانه خيرات نکشت
  • به طاعت قرب ايزد مي توان يافت
    قدم در نه گرت هست استطاعت
  • دگر شهنشه دانش عضد که در تصنيف
    بناي کار مواقف به نام شاه نهاد
  • خسروا گوي فلک در خم چوگان توشد
    ساحت کون ومکان عرصه ميدان تو باد
  • اي مه برج منزلت چشم و چراغ عالمي
    باده صاف دايمت در قدح و پياله باد
  • مي گفت سحر گهي که يا رب
    در دولت و حشمت مخلد
  • به سمع خواجه رسان اي نديم وقت شناس
    به خلوتي که در او اجنبي صبا باشد
  • در سفالين کاسه رندان به خواري منگريد
    کاين حريفان خدمت جام جهان بين کرده اند
  • از نهيبش پنجه مي افکند شير
    در بيابان نام او چون مي شنيد
  • عاقبت شيراز و تبريز و عراق
    چون مسخر کرد وقتش در رسيد
  • آنکه روشن بد جهان بينش بدو
    ميل در چشم جهان بينش کشيد
  • به جاي لوح سيمين در کنارش
    فلک بر سر نهادش لوح سنگين
  • در بزرگي کي روا باشد که تشريفات را
    از فرشته بازگيري آنگهي بخشي به ديو
  • به گوش جان رهي منهي اي ندا در داد
    ز حضرت احدي لا اله الا الله
  • گدا اگر گهر پاک داشتي در اصل
    بر آب نقطه شرمش مدار بايستي
  • آن ميوه بهشتي کآمد به دستت اي جان
    در دل چرا نکشتي از دست چون بهشتي
  • در سه سال آنچه بيندوختم از شاه و وزير
    همه بربود به يک دم فلک چوگاني
  • دوش در خواب چنان ديد خيالم که سحر
    گذر افتاد بر اصطبل شهم پنهاني
  • هيچ تعبير نمي دانمش اين خواب که چيست
    تو بفرماي که در فهم نداري ثاني
  • همچو گل بر چمن از باد ميفشان دامن
    زانکه در پاي تو دارم سر جان افشاني