167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

ديوان حافظ

  • اي درگه اسلام پناه تو گشاده
    بر روي زمين روزنه جان و در دل
  • ز خون که رفت شب دوش از سراچه چشم
    شديم در نظر ره روان خواب خجل
  • رواست نرگس مست ار فکند سر در پيش
    که شد ز شيوه آن چشم پرعتاب خجل
  • تويي که خوبتري ز آفتاب و شکر خدا
    که نيستم ز تو در روي آفتاب خجل
  • من شکسته بدحال زندگي يابم
    در آن زمان که به تيغ غمت شوم مقتول
  • خرابتر ز دل من غم تو جاي نيافت
    که ساخت در دل تنگم قرارگاه نزول
  • تحصيل عشق و رندي آسان نمود اول
    آخر بسوخت جانم در کسب اين فضايل
  • گفتم که کي ببخشي بر جان ناتوانم
    گفت آن زمان که نبود جان در ميانه حائل
  • ناوک چشم تو در هر گوشه اي
    همچو من افتاده دارد صد قتيل
  • شاهدي از لطف و پاکي رشک آب زندگي
    دلبري در حسن و خوبي غيرت ماه تمام
  • مرغ روحم که همي زد ز سر سدره صفير
    عاقبت دانه خال تو فکندش در دام
  • از بازگشت شاه در اين طرفه منزل است
    آهنگ خصم او به سراپرده عدم
  • در نيل غم فتاد سپهرش به طنز گفت
    الآن قد ندمت و ما ينفع الندم
  • من کز وطن سفر نگزيدم به عمر خويش
    در عشق ديدن تو هواخواه غربتم
  • دورم به صورت از در دولتسراي تو
    ليکن به جان و دل ز مقيمان حضرتم
  • شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه
    شور شيرين منما تا نکني فرهادم
  • رحم کن بر من مسکين و به فريادم رس
    تا به خاک در آصف نرسد فريادم
  • طاير گلشن قدسم چه دهم شرح فراق
    که در اين دامگه حادثه چون افتادم
  • من ملک بودم و فردوس برين جايم بود
    آدم آورد در اين دير خراب آبادم
  • در خلاف آمد عادت بطلب کام که من
    کسب جمعيت از آن زلف پريشان کردم
  • اين که پيرانه سرم صحبت يوسف بنواخت
    اجر صبريست که در کلبه احزان کردم
  • ابروي يار در نظر و خرقه سوخته
    جامي به ياد گوشه محراب مي زدم
  • روي نگار در نظرم جلوه مي نمود
    وز دور بوسه بر رخ مهتاب مي زدم
  • اي گلبن جوان بر دولت بخور که من
    در سايه تو بلبل باغ جهان شدم
  • اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود
    در مکتب غم تو چنين نکته دان شدم