167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

ديوان حافظ

  • تکيه بر تقوا و دانش در طريقت کافريست
    راهرو گر صد هنر دارد توکل بايدش
  • ساقيا در گردش ساغر تعلل تا به چند
    دور چون با عاشقان افتد تسلسل بايدش
  • اي که در کوچه معشوقه ما مي گذري
    بر حذر باش که سر مي شکند ديوارش
  • زمانه از ورق گل مثال روي تو بست
    ولي ز شرم تو در غنچه کرد پنهانش
  • جمال کعبه مگر عذر ره روان خواهد
    که جان زنده دلان سوخت در بيابانش
  • گو دلم حق وفا با خط و خالت دارد
    محترم دار در آن طره عنبرشکنش
  • چو پيراهن شوم آسوده خاطر
    گرش همچون قبا گيرم در آغوش
  • محل نور تجليست راي انور شاه
    چو قرب او طلبي در صفاي نيت کوش
  • گوش من و حلقه گيسوي يار
    روي من و خاک در مي فروش
  • دلبرم شاهد و طفل است و به بازي روزي
    بکشد زارم و در شرع نباشد گنهش
  • خيال حوصله بحر مي پزد هيهات
    چه هاست در سر اين قطره محال انديش
  • ما آزموده ايم در اين شهر بخت خويش
    بيرون کشيد بايد از اين ورطه رخت خويش
  • برکشد آينه از جيب افق چرخ و در آن
    بنمايد رخ گيتي به هزاران انواع
  • در زواياي طربخانه جمشيد فلک
    ارغنون ساز کند زهره به آهنگ سماع
  • در وفاي عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
    شب نشين کوي سربازان و رندانم چو شمع
  • رشته صبرم به مقراض غمت ببريده شد
    همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع
  • در ميان آب و آتش همچنان سرگرم توست
    اين دل زار نزار اشک بارانم چو شمع
  • در شب هجران مرا پروانه وصلي فرست
    ور نه از دردت جهاني را بسوزانم چو شمع
  • به جلوه گل سوري نگاه مي کردم
    که بود در شب تيره به روشني چو چراغ
  • کنون چه چاره که در بحر غم به گردابي
    فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق
  • بسي نماند که کشتي عمر غرقه شود
    ز موج شوق تو در بحر بي کران فراق
  • به مؤمني رو و فرصت شمر غنيمت وقت
    که در کمينگه عمرند قاطعان طريق
  • حلاوتي که تو را در چه زنخدان است
    به کنه آن نرسد صد هزار فکر عميق
  • تويي آن گوهر پاکيزه که در عالم قدس
    ذکر خير تو بود حاصل تسبيح ملک
  • در خلوص منت ار هست شکي تجربه کن
    کس عيار زر خالص نشناسد چو محک