نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان پروين اعتصامي
بگو اين نکته با گوهر فروشان
که خون خورد و گهر شد سنگ
در
کان
مادر موسي، چو موسي را به نيل
در
فکند، از گفته رب جليل
در
تو، تنها عشق و مهر مادري است
شيوه ما، عدل و بنده پروري است
در
ميان مستمندان، فرق نيست
اين غريق خرد، بهر غرق نيست
امر دادم باد را، کان شيرخوار
گيرد از دريا، گذارد
در
کنار
جامها لبريز کردند از فساد
رشته ها رشتند
در
دوک عناد
ديوها کردند دربان و وکيل
در
چه محضر، محضر حي جليل
سجده ها کردند بر هر سنگ و خاک
در
چه معبد، معبد يزدان پاک
رهنمون گشتند
در
تيه ضلال
توشه ها بردند از وزر و وبال
تا نماند باد عجبش
در
دماغ
تيرگي را نام نگذارد چراغ
پنهان، ز خوشه اي بربائيد دانه اي
در
قريه گفتگوست، که هنگام خرمن است
نخجيرگاهها و کانها و تيرهاست
سيمرغ را، نه بيهده
در
قاف مسکن است
گفت: نزديک است والي را سراي، آنجا شويم
گفت: والي از کجا
در
خانه خمار نيست
گفت: تا داروغه را گوئيم،
در
مسجد بخواب
گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نيست
اي که
در
اين خانه صاحبخانه اي
هر که هستي، از خرد بيگانه اي
آخر، اين سرچشمه خواهد شد خراب
در
سبوي خويش، بايد داشت آب
مور، تا پي داشت
در
پا، سرفشاند
چون تو، اندر گوشه عزلت نماند
مادر من، گفت
در
طفلي بمن
رو، بکوش از بهر قوت خويشتن
خرد بوديم و بزرگي خواستيم
هم
در
افتاديم و هم برخاستيم
يک نفس، بناي اين ديوار باش
در
خرابيهاي ما، معمار باش
کار را دشوار ديد، از کار ماند
در
عجب زان راه ناهموار ماند
دام محکم، ضعف
در
حد کمال
ايستادن سخت و برگشتن محال
تو بدين طفلي، که گفت استاد شو
باد افکن
در
سر و بر باد شو
هيچ پرسيدي که صاحبخانه کيست
هيچ گفتي
در
پس اين پرده چيست
چون شدي سرگشته
در
تيه نياز
با خبر باش از نشيب و از فراز
صفحه قبل
1
...
1912
1913
1914
1915
1916
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن