نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان پروين اعتصامي
بکردار عسس، کوشيد يک چند
فکند آن دزد را، يکروز
در
بند
نخسبد هيچ صاحب خانه آرام
چو
در
نامحکم و کوته بود بام
من از تدبير و راي خانمانسوز
در
آغلها بسي شب کرده ام روز
مرا چنگال، روزي خون بسي ريخت
به گردنها و شريانها
در
آويخت
زد گره
در
دامن آن گندم، فقير
شد روان و گفت کاي حي قدير
چون کنم، يارب،
در
اين فصل شتا
من عليل و کودکانم ناشتا
هر چه
در
غربال ديدي، بيختي
هم عسل، هم شوربا را ريختي
من به مردم داشتم روي نياز
گرچه روز و شب
در
حق بود باز
بر
در
دونان، چو افتادم ز پاي
هم تو دستم را گرفتي، اي خداي
در
تو، پروين، نيست فکر و عقل و هوش
ورنه ديگ حق نمي افتد ز جوش
شنيد گربه نصيحت ز شير و کرد سفر
نمود
در
دل غاري تهي و تيره، مکان
گهي درخت
در
افتاد و گاه سنگ شکست
ز تند باد حوادث، ز فتنه طوفان
خزيد گربه دهقان به پشت خيک پنير
زدند تا که
در
انبار، موشکان جولان
نمود آرزوي شهر و
در
اميد فرار
دمي بروزنه سقف غار شد نگران
بشهر، گربه و
در
کوهسار شير شدم
خيال بيهده بين، باختم درين ره جان
منه، گرت بصري هست، پاي
در
آتش
مزن، گرت خردي هست، مشت بر سندان
عاشقان،
در
همه جا ننشينند
خلوت انس و وثاق تو کجاست
در
صف گلها، بديد او ناگهان
که گل پژمرده اي گشته نهان
تو
در
هر جا که بنشيني، گياهي
بهر راهي که روئي، خار راهي
بگفتا نام هر کس
در
شماري است
مرا نيز اندرين ملک، اعتباري است
مرا
در
باغ، محکم ريشه اي نيست
ز داس و تيشه ام، انديشه اي نيست
جمال هر گلي،
در
جلوه و پوست
چه فرق، ار نو گلي پاکيزه، خودروست
گلي زيبا شدم
در
باغ ايام
چه ميدانم، چه خواهم شد سرانجام
در
آن دم که پژمرد و بيمار گشت
يکي ابر خرد، از سرش ميگذشت
همان جامه اي را که ديروز دوخت
در
آتش درافکند امروز و سوخت
صفحه قبل
1
...
1909
1910
1911
1912
1913
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن