167906 مورد در 0.09 ثانیه یافت شد.

ديوان انوري

  • در اژدهاي رايت از باد حمله تو
    روح الله است گويي در آستين مريم
  • در شير رايت تو باد هواي هيجا
    روح الله است گويي در آستين مريم
  • گفتم نفاذ حکمش در تو مؤثر آيد
    گفتا که مي چه گويي در ماوراي من هم
  • در بوستان مجلس لهو ار ز خارجي
    چون در ميان سرو و سمن سيروراسنم
  • باد از مکان و منصب تو هرکه در وجود
    در منصبي که باشد گويد ممکنم
  • در چو من کس کمان قصد مکش
    کز تو در انتقام افزونم
  • زهي ز روي بقا در بدايت دولت
    زهي ز وجه شرف در نهايت تعظيم
  • نه يک سؤال تو آيد در انتقام درست
    نه يک جواب تو آيد در احتشام سقيم
  • نه در مفاصل اين سستيي ز بار رکاب
    نه در طبيعت آن نفرتي ز باد عنان
  • سپهر کيست که در خدمتت کند تقصير
    زمانه کيست که در نعمتت کند کفران
  • زبان بود در کامها بي تو خنجر
    نظر بود در ديده ها بي تو پيکان
  • يکي از تف سينه در قعر دوزخ
    يکي از نم ديده در موج طوفان
  • ايا چرخ در پيش قدر تو واله
    و يا ابر در پيش دست تو حيران
  • ز بيم او بتوان ديد در مظالم او
    ضمير دشمن او در درون پيراهن
  • ز تف هيبت او در دلش ببندد خون
    چنانکه بر رخ عناب و در دل روين
  • حکايتي است از آن طبع آب در دريا
    روايتي است از آن دست ابر در بهمن
  • بکاهد وقت خشمش عمر در مرگ
    بغلطد گاه کينش مرگ در خون
  • زهي جود از تو در قوت چو قارن
    زهي آز از تو در نعمت چو قارون
  • غلط را سوخت حکمت بر در سهو
    چرا را کشت امرت بر در چون
  • ندادي دل به دنيي و به عقبي
    نبستي وهم در والا و در دون
  • در خاره فتد عقدها چو عين
    در پشته فتد رخنها چو سين
  • در غصه اين ملک باد راي
    در طعنه آن خسروي تکين
  • در بزم شهي يسر بر يسار
    در رزم شهان يمن بر يمين
  • آنکه در شان او ثنا منزل
    وانکه در ذات او کرم تضمين
  • عالمي در حنين عشقش و او
    در ميان رحم هنوز جنين