نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان پروين اعتصامي
سحرگه، غنچه اي
در
طرف گلزار
ز نخوت، بر گلي خنديد بسيار
نشايد
در
چمن، دلتنگ بودن
بدين رنگ و صفا، بي رنگ بودن
بگفتا، هيچ گل
در
طرف بستان
نماند جاودان شاداب و خندان
چو گل يک لحظه ماند، غنچه يک دم
چه شادي
در
صف گلشن، چه ماتم
کسي کش دايه گيتي دهد شير
شود هم
در
زمان کودکي پير
چه حاصل، زيستن
در
خار و خاشاک
زدن منقار و جستن ريگ از خاک
بيا، هم عهد و هم سوگند باشيم
اگر آزاد و گر
در
بند باشيم
تو فرزندان بزير پر نشاني
مرا چون پاسبان، بر
در
نشاني
بگفتا، مغز را مگذار
در
پوست
نشد دشمن بدين افسانه ها دوست
خرابيهاست
در
اين سست بنيان
بخون بايد نوشت، اين عهد و پيمان
در
دل را بروي ديو مگشاي
چو بگشودي نداري خويشتن جاي
ما عيب خود، هنر نشمرديم هيچگاه
در
عيب خويش، ننگرد آنکس که خودستاست
در
من چه عيب ديده کسي غير پاي زشت
نقص و خرابي و کژي ديگرم کجاست
آزادي تو را نگرفت از تو، هيچ کس
ما را هميشه ديده صياد
در
قفاست
نه پايش مانده اندر حلقه دام
نه يکشب
در
قفس بگرفته آرام
چنان
در
بند سختم بسته صياد
که مي نتوانم از دل کرد فرياد
چنان تيره است
در
چشم من اين دام
که نشناسم صباح روشن از شام
چنان دلتنگم ازين محبس تنگ
که گوئي بسته ام
در
حصني از سنگ
نشستن
در
درون خانه، خرسند
ز کوي و بام، چيدن دانه اي چند
از آن کشتيت افتادست
در
آب
که برهاني غريقي را ز غرقاب
بگفت، آنکه بدرياي خون فکند مرا
نديد
در
دل شوريده ام چه طوفاني است
خلاف معرفت و عقل، ره چرا سپريم
بروي دشمن خود،
در
چگونه باز کنيم
هر دو، روزي
در
اوفتيم بديگ
هر دو گرديم جفت سوز و گداز
اين چه خامي است، چون
در
آخر کار
آتش آمد من و تو را دمساز
گر چه
در
زحمتيم، باز خوشيم
که بما نيز، خلق راست نياز
صفحه قبل
1
...
1906
1907
1908
1909
1910
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن