نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.09 ثانیه یافت شد.
ديوان پروين اعتصامي
با چرخ، تو با حيله کي برآئي
در
پشه کجا نيروي عقابست
گر پاي نهد بر تو پيل، داني
کز پاي تو چون مور
در
عذابست
آنکس که چو سيمرغ بي نشانست
از رهزن ايام
در
امانست
از پاي
در
افتد به نيمه راه
آن رفته که بي توشه و توانست
شادابي شاخ و شکوفه
در
باغ
هنگام گل از سعي باغبانست
در
کيسه خود بين که تا چه داري
گيرم که فلان گنج از فلانست
گرگ فلک آهوي وقت را خورد
در
مطبخ ما مشتي استخوانست
جز گرد نکوئي مگرد هرگز
نيکي است که پاينده
در
جهانست
در
ملک سليمان چرا شب و روز
ديوت بسر سفره ميهمانست
چوگان زن، تا بدستت افتد
اين گوي سعادت که
در
ميانست
بس تيرزنان را نشانه کردست
اين تير که
در
چله کمانست
در
لقمه هر کس نهفته سنگي
بر خوان قضا آنکه ميزبانست
آن زنده که دانست و زندگي کرد
در
پيش خردمند، زنده آنست
در
نيمه شب، ناله شباويز
کي چون نفس مرغ صبح خوانست
در
قيمت جان از تو کار خواهند
اين گنج مپندار رايگانست
ز اندام خود اين تيرگي فروشوي
در
جوي تو اين آب تا روانست
هر نکته که داني بگوي، پروين
تا نيروي گفتار
در
زبانست
اگر چه
در
ره هستي هزار دشواريست
چو پر کاه پريدن ز جا سبکساريست
نهفته
در
پس اين لاجورد گون خيمه
هزار شعبده بازي، هزار عياريست
اگر که
در
دل شب خون نميکند گردون
بوقت صبح چرا کوه و دشت گلناريست
سپرده اي دل مفتون خود بمعشوقي
که هر چه
در
دل او هست، از تو بيزاريست
بدان صفت که تو هستي دهند پاداشت
سزاي کار
در
آخر همان سزاواريست
در
ميان همه زرهاي عيار
زر جان بود که معيار نداشت
کس
در
جهان مقيم بجز يک نفس نبود
کس بهره از زمانه بجز يک زمان نداشت
آذوقه تو از چه
در
انبار آز ماند
گنجينه تو از چه سبب پاسبان نداشت
صفحه قبل
1
...
1890
1891
1892
1893
1894
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن