167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

ديوان انوري

  • ترا در شرع امري باد جاري
    مرا در شعر طبعي باد ماهر
  • مؤخر عهد و در دانش مقدم
    مقدم عقل و در رتبت مؤخر
  • خرد جز در دماغ تو شميده
    سخن جز در ثناي تو مزور
  • چو دارم حلقه عهد تو در گوش
    به يک جرمم مزن چون حلقه بر در
  • به جنس جنس هنر در جهان تويي معروف
    به نوع نوع شرف در جهان تويي مشهور
  • نه به فر تو در کمان برجيس
    نه به طبع تو در دو پيکر تير
  • هرکه در پيمان توده تو نباشد چون پياز
    انتقام روزگارش داد در لوزينه سير
  • به ظل جاه تو در پايه سپهر نهان
    به چشم جود تو در مايه وجود حقير
  • آستان ديگري کي قبله عالم شود
    در جهان تا مرحبا گويان در تست از صرير
  • نه در موافقتش زحمت رقيب و رهي
    نه در مقدمه رنج رسول و گنج سفير
  • زمانه کيست که در نعمتش کند کفران
    سپهر کيست که در خدمتش کند تقصير
  • نموده در نظر فکرت تو ذره بزرگ
    نموده در نظر همتت وجود حقير
  • گرگ با ميش تعدي نکند در صحرا
    تيهو از باز تحاشي نکند در پرواز
  • بي تو رفتست ورنه در زنبور
    در پي نوش کي نشستني نيش
  • نه در آن دايره که در تدوير
    نتوانند زد نطق ز نطاق
  • نه در کنام چرد بي امان تو آهو
    نه در هواي پرده بي رضاي تو عقعق
  • نه در نشستن عثمان چو رافضي بدگوي
    نه در شجاعت حيدر چو خارجي احمق
  • تا کلک در يمين تو جاري زبان نشد
    نور نگين زبانه نزد در يسار ملک
  • چون در سواد ملک بجنبيد رايتت
    آن در سواد سايه او بيخ و بار ملک
  • تا نباشد همچو عنقا خاصه در عزلت غراب
    تا نباشد همچو شاهين خاصه در قدرت کرک
  • حاکي مطربان خمت به صدا
    هم در آن پرده و در آن آهنگ
  • چو باد در قفس انگار کار دولت خصم
    از آنکه ديرنپايد چو آب در غربال
  • هميشه تا که بود نعت زلف در ابيات
    هميشه تا که بود وصف خال در امثال
  • اوج جاهت را ثوابت در جوار
    غور حزمت را حوادث در جوال
  • نوش در کام حسود تو شرنگ
    زهر در کام مطيع تو عسل