نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
داغها
در
دل خون گشته مهيا دارم
کرده ام نذر وفاي تو پر از گل سبدي
عافيت دوستي و پرورش هوش خطاست
نيست
در
محفل تحقيق چو مي با خردي
هوس دام خيالي چند
در
گرد نفس دارد
درين صحرا همه صيديم و پيدا نيست صيادي
نباشد گر حضور جلوه بالا بلندانت
برنگ سايه واکش ساعتي
در
پاي شمشادي
چو صبح شور
در
آفاق ميتوان افگند
بيکنفس زدني گر خموشي آموزي
نگاه
در
مژه ئي گم ز نارسائي ها
که کيست زشت و کدامين نکوست ميپرسي
تجاهل تو خرد را بدشت و
در
گرداند
رهي نداري و منزل چه سوست ميپرسي
دل دو نيم چو گندم گرفته
در
بغلت
تو گرم زسردي نان دوپوست ميپرسي
خروش الرحلي بشنو و از جستجو بگذر
سراغ کاروان دارد
در
آواز جرس هستي
تظلم
در
عدم بهر چه ميبرد آدمي (بيدل)
درين حرمان سرا ميداشت گر فريادرس هستي
حلاوت آرزوئيها گزند آماده است اينجا
همه گر
در
عسل پا افشري بر نيش مي آئي
در
اهل مزبله گند حدث تأثيرها دارد
خباثت پيشه کن دنياست آخر پيش مي آئي
سرت راه گريبان وانکرد از بي تميزيها
وگرنه بر تأمل سنگ هم دارد
در
بازي
باين سامان ندانم صيد نيرنگ که خواهم شد
که چون طاوس
در
بالم چراغان کرده پروازي
نفس دزديده
در
دل شور سوداي دگر دارم
چو شمع کشته روشن کرده ام هنگامه رازي
خشم را آينه پرداز ترحم کرده ئي
در
نقاب چين پيشاني تبسم کرده ئي
هر سر مويت زبان التفاتي ديگر است
بسکه شوخي
در
خموشي هم تکلم کرده ئي
موج اقبال تو
در
گرد عدم پر ميزند
قلزمي اما برون از خود تلاطم کرده ئي
اينزمان عرض کمالت فکر آب و نان بس است
آدميت داشتي
در
کار گندم کرده ئي
چه خواب افتاده ام منظور چشم مست خودکامي
بتلخي کرده ام جا
در
مذاق طبع بادامي
بياد جلوه ات اميد از خود رفتني دارم
در
آغوش نگاه واپسين از ديده ام کامي
نه پنداري بود عشق از دل افسردگان غافل
شرر
در
پره هر سنگ دارد چشم جاسوسي
سجود سايه ام اميد اقبال دگر دارم
بخاک افتاده ام
در
حسرت معراج پابوسي
چه اقبال است يارب مژده شمشير قاتل را
که بوي خون چکيدن
در
دماغم ميزند کوسي
بصد چاک جگر آهي نجست از سينه تنگم
در
زندان شکست اما نشد آزاد محبوسي
صفحه قبل
1
...
1880
1881
1882
1883
1884
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن